درباره نویسنده
خطبه 68 نهجالبلاغه؛
شناخت دنیاطلبان

حضرت علی علیهالسلام در نهجالبلاغه از شناخت دنیاطلبان گفتهاند.
به گزارش خبرنگار گروه اجتماعی پایگاه خبری تحلیلی «دیار آفتاب» هر روز یک حکمت از نهجالبلاغه امیرالمؤمنین علی علیهالسلام را میخوانیم.
أصناف المُسیئین:
وَ النَّاسُ عَلَی أَرْبَعَةِ أَصْنَافٍ: مِنْهُمْ مَنْ لَا یَمْنَعُهُ الْفَسَادَ فِی الْأَرْضِ إِلَّا مَهَانَةُ نَفْسِهِ وَ کَلَالَةُ حَدِّهِ وَ نَضِیضُ وَفْرِهِ. وَ مِنْهُمْ الْمُصْلِتُ [بِسَیْفِهِ] لِسَیْفِهِ وَ الْمُعْلِنُ بِشَرِّهِ وَ الْمُجْلِبُ بِخَیْلِهِ وَ رَجِلِهِ، قَدْ أَشْرَطَ نَفْسَهُ وَ أَوْبَقَ دِینَهُ لِحُطَامٍ یَنْتَهِزُهُ أَوْ مِقْنَبٍ یَقُودُهُ أَوْ مِنْبَرٍ یَفْرَعُهُ، وَ لَبِئْسَ الْمَتْجَرُ أَنْ تَرَی الدُّنْیَا لِنَفْسِکَ ثَمَناً وَ مِمَّا لَکَ عِنْدَ اللَّهِ عِوَضاً. وَ مِنْهُمْ مَنْ یَطْلُبُ الدُّنْیَا بِعَمَلِ الْآخِرَةِ وَ لَا یَطْلُبُ الْآخِرَةَ بِعَمَلِ الدُّنْیَا، قَدْ طَامَنَ مِنْ شَخْصِهِ وَ قَارَبَ مِنْ خَطْوِهِ وَ شَمَّرَ مِنْ ثَوْبِهِ وَ زَخْرَفَ مِنْ نَفْسِهِ لِلْأَمَانَةِ وَ اتَّخَذَ سِتْرَ اللَّهِ ذَرِیعَةً إِلَی الْمَعْصِیَةِ. وَ مِنْهُمْ مَنْ أَبْعَدَهُ عَنْ طَلَبِ الْمُلْکِ ضُئُولَةُ نَفْسِهِ وَ انْقِطَاعُ سَبَبِهِ فَقَصَرَتْهُ الْحَالُ عَلَی حَالِهِ، فَتَحَلَّی بِاسْمِ الْقَنَاعَةِ وَ تَزَیَّنَ بِلِبَاسِ أَهْلِ الزَهَادَةِ وَ لَیْسَ مِنْ ذَلِکَ فِی مَرَاحٍ وَ لَا مَغْدًی.
ترجمه:
پس مردم چهار گروه اند:
کسی است که اگر در زمین فساد نمیکند، سببش بیچارگی اوست و کندی شمشیرش و اندک بودن مال و خواستهاش.
و کسی است، که شمشیر از نیام برکشیده و شرّ خویش آشکار کرده و سواران و پیادگان خود برانگیخته و خود را مهیای فتنه گری و فساد ساخته، و تا به اندک متاع دنیا رسد، دینش را تباه کرده، سواری چند خواهد که سرداریشان را بر عهده گیرد و منبری خواهد که از آن فرا رود. چه بد معاملهای است که خود را به دنیا بفروشی و این سرای ناپایدار را به عوض آن نعمتها، که خدا در آن جهان مهیا کرده است بستانی.
و کسی است، که دنیا را طلب میکند، با اعمالی که از آن آخرت است ولی آخرت را نمیطلبد با اعمالی که از آن دنیاست. چنین کسی خود را چون فرودستان جلوه میدهد، به هنگام راه رفتن گامهای خرد برمی دارد، و دامن جامه کوتاه میکند و خویشتن به زیور صلاح و امانت میآراید و پرده پوشی خدا را وسیله معصیتها قرار میدهد.
و کسی است که حقارت نفس و فقدان وسیلت موجب آن شده که به طلب فرمانروایی برنخیزد، بلکه به همان حال که بوده است بماند. چنین کسی خود را به حلیه قناعت میآراید و جامه اهل زهد و پرهیز میپوشد و حال آنکه، نه روزی را در زهد به شب آورده و نه شبی را با پرهیزگاری به روز رسانیده است.
شرح:
در این بخش از خطبه امام (علیه السلام) تحلیل دقیق و جالبی درباره تقسیم دنیاطلبان به چهار گروه، بیان فرمودهاند. تحلیل حضرت نه تنها برای آن زمان بلکه در هر عصر و زمانی صادق است.
حضرت در آغاز میفرماید: «و مردم چهار گروهاند؛ فَالنَّاسُ عَلَی أَرْبَعَةِ أَصْنَاف. گروهی از آنها کسانی هستند که اگر دست به فساد نمیزنند به خاطر این است که روحشان ناتوان و شمشیرشان کند و مالشان اندک است؛ مِنْهُمْ مَنْ لاَیَمْنَعُهُ الْفَسَادَ فی الاَْرْضِ إِلاَّ مَهَانَةُ نَفْسِهِ، وَ کَلاَلَةُ (۱) حَدِهِ، وَ نَضِیضُ (۲) وَفْرِهِ».
به تعبیر معروف، آنها آب پیدا نمیکنند وگرنه در صحنه فساد شناگران ماهری هستند.
در واقع اینها از غم بیآلتی افسردهاند وگرنه درون وجودشان از شرّ و فساد و ظلم و تباهی مالامال است. طبیعی است که این گونه افراد برای ظاهر ساختن آنچه در درون دارند در انتظار فرصت باشند.
بنابراین هرگز نباید فریب ظاهر آرام و بیآزار آنها را خورد. رهبران الهی جامعه باید هنگامی که آنها را شناسایی کردند، مراقبشان باشند و اجازه ندهند که امکاناتی در اختیار آنها قرار بگیرد، مبادا به کانونی از فساد اجتماعی مبدّل شوند. قرآن مجید در اشاره به این گروه میفرماید: (وَ مِنَ النّاسِ مَنْ یُعْجِبُکَ قَوْلُهُ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ یُشْهِدُ اللهَ عَلَی مَا فِی قَلبِهِ وَ هُوَ أَلَدُّ الْخِصامِ وَ إِذا تَوَلّی سَعَی فِی الاَْرْضِ لِیُفْسِدَ فیها وَ یُهلِکَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ وَ اللهُ لایُحِبُ الْفَسادَ)؛
و کسانی از مردم هستند که گفتار آنان در زندگی دنیا مایه اعجاب تو شود (در ظاهر اظهار محبّت میکنند) و خدا را بر آنچه در دل دارند، گواه میگیرند. این در حالی است که آنان سرسختترین دشمنانند. (نشانه آن این است که) وقتی که به قدرتی میرسند در فساد در زمین، میکوشند و زراعتها و چهارپایان را نابود میسازند و خداوند فساد را دوست ندارد. (۳)
حضرت سپس به شرح صفات گروه دوم و اهداف و پایان کارشان میپردازد و میفرماید:
«گروه دیگر آنانند که شمشیر کشیده و فساد و شرارت خویش را آشکار ساخته و لشکر سواره و پیاده خود را (برای این منظور) گردآوری کردهاند. (وَ مِنْهُمْ الْمُصْلِتُ(۴) لِسَیْفِهِ وَ الْمُعْلِنُ بِشَرِهِ وَ الْمُجْلِبُ بِخَیْلِهِ وَ رَجْلِهِ).
آنها باطن خود را برای ظلم و فساد آماده ساخته و دین خود را تباه کردهاند؛ قَدْ أَشْرَطَ (۵) نَفْسَهُ، وَ أَوْبَقَ (۶) دِیْنَهُ.
امّا هدفشان چیست؟ هدف آنها همان است که امام (علیه السلام) به آن اشاره فرمود:
«هدفشان، آن است که: چیزی از متاع دنیا را به چنگ آورند یا برای خود فرماندهی بر گروهی را فراهم سازند یا بر منبری صعود کنند» (و لباس پیشوایی مردم را بر تن کنند و برای آنان خطبههای دروغین بخوانند)؛ (لِحُطَام(۷) یَنْتَهِزُهُ (۸)، أَوْ مِقْنَب (۹) یَقُودُهُ، أَوْ مِنْبَر یَفْرَعُهُ (۱۰).
و به این ترتیب امام (علیه السلام) در جملههای کوتاهی، هم به اعمال ظاهر آنها اشاره میفرماید و هم به فساد درونشان و هم به اهداف پست و زشتشان، در واقع این گروه تمام تلاش و کوشش خود را به کار میگیرند تا قارونی شوند یا فرعونی یا سامری.
افرادی مانند آتش افروزانِ جنگ جمل و جنگ صفین، از مصادیق روشن این گروه بودند. بعضی برای مال و بعضی برای مقام و قدرت و بعضی برای تکیه زدن بر جای پیامبر اسلام، دست به آن همه شرّ و فساد و تباهی زدند.
سپس امام (علیه السلام) به نتیجه کار آنها اشاره فرموده میگوید:
«چه بد تجارتی است که تو (ای انسان فاسد و طغیانگر) برای خود فراهم ساخته ای: دنیا را بهای خویشتن میبینی و آن را با پاداشهایی ک نزد خدا است (و پروردگارت به تو وعده داده است) معاوضه میکنی! ؛ «وَ لَبِئْسَ الْمَتْجَرُ أَنْ تَرَی الدُّنْیَا لِنَفْسِکَ ثَمَناً، وَ مِمَا لَکَ عِنْدَاللهِ عِوَضاً!»
طبیعی است که این گروه شرور و فاسد – که برای رسیدن به مال و مقام دست و پا میزنند – نه قانون خدا را به رسمیّت میشناسد و نه به ندای وجدان گوش فرامی دهند و نه تسلیم فرمان عقلند. آنها این سرمایههای گرانبها را با آن ثمن نجس و بهای اندک مبادله میکنند و دین و ایمان خود را، به متاع زودگذر دنیا، میفروشند، همان گونه که قرآن، درباره امثال آنان میفرماید: (اُوْلئِکَ الَّذینَ اشْتَرَوُا الضَلالَةَ بِالْهُدی فَما رَبِحَتْ تِجارَتُهُمْ وَ ما کانوُا مُهْتَدینَ) (۱۱).
آنان کسانی هستند که هدایت را به گمراهی فروختهاند و این تجارت آنان سودی نداده و هدایت نیافتهاند.
این در حالی است که سرمایههای وجودی انسان، آن قدر گرانقدر و گرانبها است که اگر به چیزی جز رضای خدا و بهشت جاویدان بفروشد، به یقین زیان کرده است، همان گونه که قرآن درباره خود مولا میفرماید: (وَ مِنَ النّاسِ مَنْ یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضاتِ اللهِ وَ اللهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ) (۱۲).
بعضی از مردم (با ایمان و فداکار، مانند علی (علیه السلام) در لیلة المبیت) جان خود را به خاطر خشنودی خدا میفروشند و خداوند نسبت به بندگان مهربان است.
در یکی از کلمات قصار آن حضرت، میخوانیم: «اِنَّهُ لَیْسَ لاَِنْفُسِکُمْ ثَمَنٌ إِلاَّ الْجَنَّةَ فَلاتَبیعُوها إِلاَ بِها»؛ به یقین برای جان شما بهایی جز بهشت نیست، به کمتر از آنش نفروشید (۱۳).
حضرت سپس به سراغ گروه سوم – که همان صاحبانِ تزویرند – میرود و آنها را با اوصافی دقیق و حساب شده، مشخص میکند و میفرماید:
«گروه دیگری از مردم کسانی هستند که دنیا را با کارهای آخرت طلب میکنند نه این که آخرت را با عمل دنیا طلب کنند؛ «وَ مِنْهُمْ مَنْ یَطْلُبُ الدُّنْیَا بِعَمَلِ الاْخِرَةِ، وَ لاَیَطْلُبُ الاْخِرَةَ بِعَمَلِ الدُنْیَا».
در واقع، هدف آنها، همان هدف گروه دوم است، با این تفاوت که آنها، حطام دنیا را با زور و ظلم به چنگ میآورند و اینها، با تزویر و زیانکاری و فریب و خودنمایی.
گرچه هر دو گمراهند و ظالم و دنیاپرست، ولی شاید حال این گروه از پارهای از جهات، از حال گروه نخست بدتر هم باشد؛ چرا که دین الهی را سرمایه دنیای خود ساختند و با این عمل، هم دنیای مردم را ویران میکنند و هم دینشان را.
حضرت سپس به تشبیه حالات آنها پرداخته و در پنج جمله آنها را به روشنی معرّفی کرده، میفرماید: «خود را متواضع جلوه میدهند: گامها را کوتاه برمی دارند (خود را باوقار معرّفی میکند) و دامن خود را (ظاهراً از آلودگی به دنیا) جمع میکنند و خویشتن را به زیور امانت داران میآرایند. (و در یک جمله) پوشش خدایی را، وسیله معصیت قرار میدهند؛
«قَدْ طَامَنَ (۱۴) مِنْ شَخْصِهِ، وَ قَارَبَ مِنْ خَطْوِهِ، وَ شَمَّرَ (۱۵) مِنْ ثَوْبِهِ، وَ زَخْرَفَ مِنْ نَفْسِهِ لِلاَْمَانَةِ، وَ اتَخَذَ سِتْرَ اللهِ ذَرِیعَةً إِلَی الْمَعْصِیَةِ».
آری، ظاهری متواضع و آرام و باوقار و بیاعتنا به دنیا و آنچه در دنیا است دارد و خود را به شعار صالحان آراسته است و از ستّارالعیوب بودن خداوند سوء استفاده میکند و در طریق عصیان و نافرمانیش گام برمی دارد.
ممکن است که این گروه ظاهراً به خدا و روز رستاخیز ایمان داشته باشند، ولی به یقین ایمان به این دو اصل مهم در اعماق وجودشان نفوذ نکرده، وگرنه چگونه ممکن است متاعی به آن گرانبهایی را به این ثمن بخس و بهای ناچیز مبادله کنند؟ به همین دلیل، در احادیث آمده است که ریاکاران در قیامت – که پردهها کنار میرود و چهره واقعی هر کس آشکار میشود – به عنوان «یا کافر! یا فاجر! یا غادر! یا خاسر»! مخاطب میشوند و به آنها گفته میشود: «حَبِطَ عَمَلُکَ وَ بَطَلَ أَجْرُکَ فَلاخَلاصَ لَکَ الْیَومَ فَالْتَمِسْ أَجْرَکَ مِمَنْ کُنْتَ تَعْمَلُ لَهُ»؛ اعمالت نابود شد و اجر و پاداشت از میان رفت و هیچ راه نجاتی امروز برای تو باقی نمانده است.
برو و پاداشت را از کسی که اعمالت را برای او انجام دادی بگیر. (۱۶)
بیشک این گروه – مانند سایر گروههای چهارگانه – تنها در عصر مولا علی (علیه السلام) وجود نداشتند؛ بلکه همیشه و در هر جامعهای بوده و هستند و خطر آنها بر دین و دنیای مردم از همه گروهها بیشتر است.
به همین دلیل پیروان حق باید بدقّت مراقب آنها باشند و در دام آنان نیفتند. خوشبختانه بسیاری از آنها عملا خود را رسوا میکنند و هنگامی که بر سر دو راهی دین و دنیا قرار میگیرند، با یک چرخش سریع به راه دنیا میروند و از دین خدا دور میشوند و رضای خلق را با سخط و خشم خالق خریداری میکنند تا از دنیای آنان بهرهای گیرند. افکار آنها منحط و همّتشان کوتاه و روحشان آلوده و درونشان زشت و پلید و همیشه گرفتار دوگانگی شخصیت و نفاق هستند. در ادامه این بحث امام به سراغ گروه چهارم – که همان «پارسایان دروغین و زاهدان ریایی» هستند – میرود و میفرماید:
«گروه دیگر، کسانی هستند که حقارت و ناتوانی و نداشتن وسیله کافی، آنان را از رسیدن به جاه و مقام بازداشته و دستشان را از همه جا کوتاه کرده است (در حالی که از دیگر فاسدان و مفسدان چیزی کم ندارند، ولی هرگز به این ناتوانی و ضعف درونی اعتراف نمیکنند، بلکه) خود را به زیور قناعت آراسته و به لباس زاهدان در آمدهاند، در حالی که در هیچ زمان نه به هنگام شب و نه روز در سلک پارسایان راستین نبودهاند؛
«وَ مِنْهُمْ مَنْ أَقْعَدَهُ عَنْ طَلَبِ الْمُلْکِ ضُؤُولَةُ (۱۷) نَفْسِهِ، وَ انقِطاعُ سَبَبِهِ فَقَصَرَتْهُ الْحالُ عَلَی حالِهِ، فَتَحَلَّی بِاسْمِ الْقَنَاعَةِ، وَ تَزَیَّنَ بِلِبَاسِ أَهْلِ الزَهَادَةِ، وَلَیْسَ مِنْ ذلِکَ فی مَرَاح (۱۸) وَلاَ مَغْدًی (۱۹)».
و به تعبیر دیگر، آنها افراد بیکفایت و ضعیفی هستند که بر ناتوانی و بیکفایتی خود پرده زهد و قناعت میافکنند و نقطه ضعف خود را به صورت نقطه قوّت نشان میدهند، در حالی که بویی از پارسایی و قناعت نبرده و در باطن، دنیاپرستانی شکست خوردهاند.
البتّه این گروه بر دو قسمند: گاه برای فریب مردم و سرپوش گذاشتن بر ضعفهای خود به چنین لباسی درمی آیند و گاه حتّی خود را نیز فریب میدهند و کم کم، باور میکنند که پارسا و زاهدند، نه ضعیف و ناتوان.
واژه مراح و مغدی به گفته بسیاری از ارباب لغت و مفسران نهج البلاغه، اسم مکان است و به معنای «محل استقرار چارپایان در شب و صبح» است، ولی بعضی آن دو را، اسم زمان میدانند و به «زمان رفت و آمد شبانه و روزانه» تفسیر کردهاند. و در هر صورت، انتخاب این واژهها برای بیان حال آنان اشاره لطیفی به حماقت و ابلهی آنان است که ضعفها را در نظر خود و دیگران قوّت و قدرت نشان میدهند و دنیاپرستی را در چهره زهد و پارسایی ظاهر میکنند.
در این که فرق میان گروه چهارم و نخست از یک سو و گروه چهارم و سوم از سوی دیگر چیست؟ گفتوگو است. آنچه مناسبتر به نظر میرسد، این است که گروه نخست، دنیاپرستانی هستند که به خاطر ضعف و ناتوانی و بیکفایتی در گوشهای خزیده و به سراغ مال و جاه و مقامی نمیروند، ولی اصرار ندارند که این ضعف و ناتوانی را به صورت نقطه قوّتی نشان دهند، در حالی که گروه چهارم، از این ضعف و ناتوانی خود برای کسب و جاهت در جامعه بهره گیری کرده و آن را نوعی قناعت و زهد میشمرند و ملک آزادگی و کنج قناعت را گنجی میدانند که برای سلاطین با شمشیر میسّر نیست.
و امّا تفاوت گروه چهارم با گروه سوم، این است که گروه سوم از طریق ریاکاری خود را به مقاماتی میرسانند و با استفاده از تزویر به مقاصد نامشروعشان میرسند.
به تعبیر دیگر، آنچه را ظالمانِ زورمدار از حطام دنیا، با ظلم و زور به چنگ میآورند، اینها از طریق ریاکاری و فریب مردم به دست میآورند.
دین خود را به دنیا میفروشند و متاع دنیا را به بهای دین فروشی به چنگ میآورند، در حالی که گروه چهارم، به جاه و مقامی نایل نمیشوند! امّا همین اندازه دل خوش کردهاند که مردم آنها را قانع و زاهد میپندارند.
البته گروه نخست و چهارم، هر دو در این مشترکند که اگر میدانی برای ظلم و فساد پیدا کنند از دو گروه دیگر، چیزی کم ندارند.
انتهای خبر/
درباره نویسنده
نظرات:
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر میگذارید!
- «علی فاضلی» نایبقهرمان مسابقات قویترین مردان شد
- آخرین وضعیت پروژه ۸۱۰۰ واحدی مسکن ملی
- برگزاری اجتماعات یادگیری معلمان
- تلخ و شیرینهای ۴ ساله خانه ملت!
- دادستان جدید خمین معرفی شد
- حادثه تلخ بمباران شهر اراک در دوران دفاعمقدس
- مسیرهای راهپیمایی روز قدس در استان مرکزی
- مجتمع آب سنگین خنداب را بیشتر بشناسید
- «حسین افضلی» بازرس کل استان مرکزی شد
- تأثیر هوش مصنوعی در تکامل دین
آخرین اخبار
- جنگ ۱۲ روزه متأثر از مکتب عاشورا بود
- قطع برق ۱۰۰ اداره پرمصرف استان مرکزی
- ۱۱۴ مصدوم در یک شبانهروز در استان مرکزی
- کمآبی زنگ هشدار برای سکونتپذیری پایدار شهر «امیرکبیر»
- مقاومت ۱۲ روزه تجلی قیام کربلا
- پاسخ ۱۸۰۰ استاد دانشگاه به بیانیه ۱۸۰ استاد
- شباهت برنج پاکستانی و ایرانی باعث سوءاستفاده میشود
- هشدار رگبار و باد شدید در ۱۵ استان
- هفته سختی در پیش است
- خودمراقبتی مسیری برای خلق جامعه سالم
- مشاهده بیشتر