درباره نویسنده
خطبه 12 نهجالبلاغه؛
فلسفۀ حجّ

امیرالمؤمنین حضرت علی (ع) در حکمت هفتم نهجالبلاغه از فلسفۀ حجّ گفتهاند.
به گزارش خبرنگار گروه اجتماعی پایگاه خبری تحلیلی «دیار آفتاب» هر روز یک حکمت از نهجالبلاغه امیرالمومنین علی (ع) را میخوانیم.
وَ فَرَضَ عَلَیْکُمْ حَجَّ بَیْتِهِ الْحَرَامِ الَّذِی جَعَلَهُ قِبْلَةً لِلْأَنَامِ یَرِدُونَهُ وُرُودَ الْأَنْعَامِ وَ [یَوْلَهُونَ] یَأْلَهُونَ إِلَیْهِ [وَلَهَ] وُلُوهَ الْحَمَامِ وَ جَعَلَهُ سُبْحَانَهُ عَلَامَةً لِتَوَاضُعِهِمْ لِعَظَمَتِهِ وَ إِذْعَانِهِمْ لِعِزَّتِهِ وَ اخْتَارَ مِنْ خَلْقِهِ سُمَّاعاً أَجَابُوا إِلَیْهِ دَعْوَتَهُ وَ صَدَّقُوا کَلِمَتَهُ وَ وَقَفُوا مَوَاقِفَ أَنْبِیَائِهِ وَ تَشَبَّهُوا بِمَلَائِکَتِهِ الْمُطِیفِینَ بِعَرْشِهِ یُحْرِزُونَ الْأَرْبَاحَ فِی مَتْجَرِ عِبَادَتِهِ وَ یَتَبَادَرُونَ عِنْدَهُ مَوْعِدَ مَغْفِرَتِهِ جَعَلَهُ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَی لِلْإِسْلَامِ عَلَماً وَ لِلْعَائِذِینَ حَرَماً [وَ] فَرَضَ حَقَّهُ وَ أَوْجَبَ حَجَّهُ وَ کَتَبَ [عَلَیْهِ] عَلَیْکُمْ وِفَادَتَهُ فَقَالَ سُبْحَانَهُ «وَ لِلَّهِ عَلَی النَّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَیْهِ سَبِیلًا وَ مَنْ کَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِیٌ عَنِ الْعالَمِینَ».
ترجمه:
خداوند، حج خانه خود را بر شما واجب گردانید و خانه خود را قبله گاه مردم ساخت. مردم با شوق تمام، آنسان که ستوران به آبشخور روی نهند و کبوتران به آشیانه پناه برند، بدان در آیند.
خدای سبحان حج را مقرر فرمود تا مردم در برابر عظمت او فروتنی نشان دهند و به عزت و جبروت او اعتراف کنند. و از میان بندگان خود کسانی را برگزید تا صلای دعوت او شنیدند و اجابت کردند و سخن حق تصدیق نمودند و در آنجا پای نهادند که پیامبرانش نهاده بودند و به آن فرشتگان همانند شدند که گرد عرشش طواف میکنند و در این سودا که سرمایهشان عبادت اوست، سود فراوان حاصل کردند و تا به میعاد آمرزش او دست یابند بر یکدیگر پیشی جستند.
خداوند، سبحانه و تعالی، حج را نشانه و علامت اسلام قرار داد و کعبه را پناهگاه پناهندگان و حج را فریضتی واجب ساخت و حقش را واجب گردانید و حج را بر شما مقرر فرمود و گفت: «برای خدا حج آن خانه بر کسانی که قدرت رفتن به آن داشته باشند، واجب است و هر که راه کفر پیش گیرد بداند که خدا از جهانیان بینیاز است».
شرح:
گرچه معلوم نیست که امام (علیه السلام) بعد از بیان عظمت مقام قرآن، به چه بخشی از احکام دینی اشاره فرموده است، زیرا همان گونه که میدانیم بنای سیّد رضی گردآورنده نهج البلاغه، بر این نبوده است که خطبهها را به طور کامل ذکر کند، بلکه از آنها گلچین کرده است. ولی به هر حال، انگشت گذاردن روی مسأله حجّ از میان وظایف مختلف اسلامی و فردی، آن هم در خطبهای که از آغاز آفرینش جهان و مراحل مختلف سیر انسان را، تا قیام پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله) مورد بحث قرار میدهد، معنا و مفهوم خاصّی دارد و نشان میدهد که حجّ بیت الله، عصاره اسلام و در برگیرنده مسائل مهمّ فردی و اجتماعی و تربیتی و اخلاقی و سیاسی است و در واقع نیز چنین است که در پایان این بخش به خواست خدا بیان خواهد شد، با این اشاره به تفسیر این فراز از کلام امام میپردازیم:
در آغاز، سخن از مسأله وجوب حج میگوید و با تعبیرات بسیار لطیف و زیبا، مسلمین جهان را به انجام این فریضه بزرگ الهی تشویق مینماید، میفرماید: «خداوند حجّ بیت الله الحرام (خانه گرامی و محترمش) را بر شما واجب کرده است» (وَ فَرَضَ عَلَیْکُمْ حَجَ بَیْتِهِ الْحَرامِ).
سپس در توصیفی برای خانه کعبه میفرماید: «همان خانهای که خداوند آن را قبله همه مردم قرار داده است» (الَذی جَعَلَهُ قِبْلَةً لِلاَنامِ). (۱)
در هر شبانه روز، چندین بار رو به سوی آن میکنند و مرکز دایره صفوفِ جماعتِ آن، رمز وحدت همه مسلمین جهان است.
آن گاه در توصیف دیگری از این خانه بزرگ و مراسم واقعی حج که عاشقان بیقرار الهی را به سوی خود دعوت میکند، میفرماید: «آنها همچون تشنه کامانی که به آبگاه میروند به سوی آنها میآیند و همچون کبوتران به آن پناه میجویند».
یَرِدُونَهُ (۲) وُرُودَ الاَنْعامِ وَ یَاْلَهُونَ (۳) اِلَیْهِ وَلُوهَ الْحَمامِ (۴) ).
به راستی آنها که معنای حج را درک میکنند، همین گونه به سراغ خانه خدا میآیند، قلب و روح خود را با آن شستشو میدهند و از معنویت و روحانیّت حج با تمام وجود بهره میگیرند و از شرّ شیاطین و هوای نفس و بلای گناه به آن پناه میجویند، عاشقانه زمزمه لبیک سر میدهند و مشتاقانه سعی صفا و مروه میکنند و پروانه وار به گرد شمع کعبه، میگردند.
تشبیه به انعام یا به خاطر تواضع فوق العاده حجّاج بیت الله است یا اشاره به بیقراری و بیتابی آنها به هنگام هجوم به سوی کعبه و طواف میباشد و باید توجّه داشت که این گونه تعبیرات در عرف عرب مفهومی متفاوت با عرف ما دارد. و تشیه به حمام (کبوتر) به خاطر آن است که این پرنده، رمز محبّت و صلح و صفا و امنیّت و زمزمه آمیخته به شوق است.
جالب توجّه این که اوّلین نقطه شروع حج همان احرام و گفتن لبیک است، همان لبیک که مفهومش اجابت دعوت الهی است. آری خدا زوّار خانهاش را به میهمانسرای بزرگش دعوت نموده و آنها لبیک گویان در حالی که دلها پر از شوق و سرها پر از عشق و هوای اوست به سوی خانهاش حرکت میکنند و خود را در جوار قرب او میبینند و نخستین اثر آن آشکار شدن جوانههای تقوا و معنویّت در دل و جان آنهاست.
سپس به یکی از فلسفههای حج پرداخته، میفرماید: «خداوند سبحان حج را علامت فروتنی در برابر عظمتش قرار داده و نشانهای از اعتراف به عزّتش» (وَ جَعَلَهُ سُبْحانَهُ عَلامَةً لِتَواضُعِهِمْ لِعَظَمَتِهِ وَ اِذْعانِهِمْ لِعِزَتِهِ).
زیرا مناسک و مراسم حج مشتمل بر اعمال و رفتار بسیار متواضعانهای است که در برابر حق انجام میشود و هیچ عبادتی در میان عبادات تا این حد، نشانههای تواضع در آن نمایان نیست، احرام بستن و از تمام لباس و زر و زیورها به دو قطعه پارچه ندوخته قناعت نمودن و طواف خانه خدا و سعی صفا و مروه و وقوف در بیابان عرفات و مشعر و منی و رمی جمرات و تراشیدن سر، همه اعمالی است متواضعانه که در برابر عظمت پروردگار انجام میگیرد و به راستی غرور و تکبّر و نخوت هر انسانی را در هم میشکند.
سپس به این حقیقت اشاره میکند که قرار گرفتن در صفوف حاجیان و زائران بیت الله، افتخار بزرگی است که خداوند به گروهی از بندگانش بخشیده، میفرماید: «و از میان خلق خدا شنوندگانی را برگزیده که دعوت او را به سویش اجابت کرده و سخنش را تصدیق نمودهاند» (وَ اخْتارَ مِنْ خَلْقِهِ سُمّاعاً(۵) اَجابُوا اِلَیْهِ (۶) دَعْوَتَهُ وَ صَدَقوا کَلِمَتَهُ).
در احادیث اسلامی آمده است که ابراهیم و اسماعیل بعد از آن که مأموریت خدا را در بنای خانه خدا انجام دادند خداوند به ابراهیم دستور داد که مردم را با صدای رسا به حج دعوت کند. او عرضه داشت: صدای من به جایی نمیرسد، خداوند فرمود: بر تو صدا زدن و بر من رساندن، ابراهیم بر فراز مقام که در آن روز به خانه کعبه چسبیده بود قرار گرفت، مقام مرتفع شد تا آن جا که از کوهها برتر گشت، ابراهیم انگشت در گوش خود گذاشت و با صدای بلند در حالی که رو به شرق و غرب کرده بود گفت: «اَیُّهَا النّاسُ کُتِبَ عَلَیْکُمْ الْحَجُّ اِلَی الْبَیْتِ الْعَتیقِ فَاَجیبُوا رَبَّکُمْ؛ ای مردم حجّ خانه خدا بر شما مقرّر شده است دعوت خدا را اجابت کنید» و تمام کسانی که در پشت دریاهای هفتگانه و در میان مشرق و مغرب تا انتهای زمین بودند بلکه کسانی که در پشت پدران و رحم مادران قرار داشتند، صدای او را شنیدند «وَ لَبَّیْکَ اللّهُمَّ لَبَیْکَ» گفتند. (۷)
در بعضی از روایات آمده است، آنها که لبّیک گفتند به تعداد لبیک گفتنهایشان موفّق به انجام حجهای متعدّد میشوند و آنها که نگفتهاند توفیقی نصیبشان نخواهد شد. (۸)
بار دیگر به فلسفه حج و آثار سازنده آن باز میگردد و میفرماید: «آنها (حجّاج بیت الله) در جایگاه پیامبران الهی وقوف کرده و به فرشتگانی که به گرد عرش الهی میگردند شبیه میشوند» (وَ وَقَفُوا مَواقِفَ اَنْبیائِهِ وَ تَشَبَهُوا بِمَلائِکَتِهِ الْمُطیفینَ بِعَرْشِهِ).
تعبیر به «مواقف انبیا» به خاطر آن است که پیامبران زیادی بعد از ابراهیم و حتّی طبق روایاتی قبل از ابراهیم به زیارت این خانه توحید شتافتند (۹) و تعبیر به تشبّه به فرشتگان به خاطر آن است که خانهای درست بر فراز خانه کعبه در آسمانها قرار دارد که فرشتگان بر گرد آن طواف میکنند. (۱۰)
در ادامه اسرار و آثار حج میافزاید: «آنها سودهای فراوانی در این تجارتخانه عبادت الهی به دست میآورند و به سوی میعادگاه آمرزش و مغفرتش میشتابند» (یُحْرِزُونَ(۱۱) الاَرْباحَ فی مَتْجَرِ عِبادَتِهِ وَ یَتَبادَرُون عِنْدَهُ مَوْعِدَ مَغْفِرَتِهِ).
تعبیر به «یُحْرِزُون؛ انبار میکنند» و «اَرْباح؛ سودها» و «مَتْجَر؛ تجارتخانه» تعبیرات لطیفی است که این برنامه مهم معنوی را با برنامه محسوس و ملموس مادّی که برای همگان قابل درک است، تشبیه میکند و راستی چه تجارتی برتر و بالاتر از عملی که اگر صحیح انجام شود انسان از تمام گناهانش پاک میشود! درست مانند روزی که از مادر متولّد شده است، آن گونه که در احادیث اسلامی آمده است.
سپس میافزاید: «خداوند متعال این خانه را پرچمی (یا علامتی) برای اسلام قرار داده و حرم امنی برای پناه جویان» (جَعَلَهُ سُبْحانَهُ و تَعالی لِلاِسْلامِ عَلَماً وَ لِلْعائِذینَ حَرَماً).
به راستی خانه کعبه، پرچم بزرگ اسلام است که همیشه در اهتزاز میباشد، پرچمی است که مسلمین گرد آن جمع میشوند و استقلال و عظمت و عزّت خود را در مراسم آن میجویند و هر سال روح تازهای با مشاهده آن در کالبد مسلمین جهان دمیده میشود و خون تازهای در عروقشان به جریان میافتد.
سپس بعد از ذکر این همه فضایل و اسرار به مسأله واجب بودن زیارت خانه خدا اشاره کرده، میفرماید: «خداوند ادای حقّ آن را واجب شمرده و حجّ آن را لازم کرده و بر همه شما زیارت آن را به طور دسته جمعی مقرّر داشته و فرموده است: و برای خدا بر همه مردم است که آهنگ خانه (او) کنند – آنها که توانایی رفتن به سوی آن را دارند، و هر کس کفر ورزد (و حج را ترک کند به خود زیان رسانده) خداوند از همه جهانیان بینیاز است» (فَرَضَ حَقَّهُ وَ اَوْجَبَ حَجَّهُ وَ کَتَبَ عَلَیْکُمْ وِفادَتَهُ(۱۲) فَقالَ سُبْحانَهُ: ولِلّهِ عَلَی النّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ مَنِ اسْتَطاعَ اِلَیْهِ سَبیلا وَ مَنْ کَفَرَ فَاِنَ اللهَ غَنیّ عَنِ الْعالَمینَ).
***
نکته ها:
در مورد حج مسائل و مباحث زیادی است که ذکر همه آنها کتاب مستقلّی را میطلبد و در این جا به چند نکته که از اهمیّت خاصّی برخوردار است قناعت میکنیم:
۱– تاریخچه خانه کعبه
این خانه که نام دیگرش بیت الله الحرام است، تاریخچه بسیار مفصّلی دارد که مطابق روایات (۱۳) به زمان حضرت آدم (علیه السلام) برمی گردد.
او نخستین کسی بود که خانه را بنا کرد و بر گرد آن طواف نمود، سپس در طوفان نوح ویران شد و ابراهیم به کمک فرزندش اسماعیل، طبق آیات صریح قرآن (۱۴) بار دیگر آن را بنا کرد و حجّ خانه خدا به جا آورد و این اوّلین خانه توحید است که برای انسانها قرار داده شد: «اِنَّ اَوَّلَ بَیْتِ وُضِعَ لِلنّاسِ لَلَّذی بِبَکَةَ مُبارکاً» (۱۵) و همان گونه که قبلا اشاره شد – طبق روایات – در محاذی آن در آسمانها مرکز عبادتی است که فرشتگان بر گرد آن میگردند، حتّی گفته شده که محلّ خانه کعبه اوّلین نقطه خشکی بود که سر از زیر آب درآورد (۱۶) و داستان «دحو الارض» نیز اشاره به همین معناست که در آغاز، مجموعه روی زمین بر اثر بارانهای سیلابی زیر آب بود؛ آبها کم کم در مناطق پایینتر جای گرفتند و خشکیها از زیر آب سر برآوردند و اوّلین نقطه، همین محلّ خانه کعبه بود.
درباره عظمت و اهمیّت خانه کعبه روایات فراوان – چه در نهج البلاغه و غیر نهج البلاغه – وارد شده است، از جمله در حدیثی از امام باقر (علیه السلام) می خوانیم: «ما خَلَقَ اللهُ عَزَّوَجلَّ بُقْعَةً فِی الاَرْضِ اَحَبَّ اِلَیْهِ مِنْها – ثُمَّ اَوْمَأ بِیَدِهِ نَحْوَ الْکَعْبَةِ – وَلا اَکْرَمَ عَلَی اللهِ عَزَّوَجَلَ مِنْها؛ خداوند هیچ نقطهای در زمین را نیافریده که محبوبتر به سوی او از آن باشد – سپس با دست خود به سوی کعبه اشاره کرد – و نه هیچ نقطهای نزد خداوند گرامیتر از آن است».
در آغاز همین حدیث آمده است: «اِنَّ النَظَرَ اِلَیْها عِبادَة؛ حتّی نگاه کردن به آن عبادت است». (۱۷)
خانه کعبه، رمز وحدت مسلمین و مرکز دایره صفوف جماعات آنها در شبانه روز، در کلّ جهان است.
خانه کعبه، بزرگترین مرکز اجتماع مسلمین در طول سال و مهمترین کانون عظمت آنهاست که از سراسر جهان به سوی آن میآیند و مشمول برکات فوق العاده معنوی و مادّی آن میشوند.
جالب این که «زُرارة» که از بزرگان اصحاب امام باقر و امام صادق (علیهما السلام) بود روزی خدمت امام صادق (علیه السلام) عرض کرد: «جَعَلَنِیَ اللهَ فِداکَ اَسْئَلُکَ فِی الْحَجِّ مُنْذُ اَرْبَعینَ عاماً فَتُقْتینی؛ فدایت شوم از چهل سال قبل تا کنون درباره احکام حج از تو سؤال میکنم و به من پاسخ میگویی (و هنوز تمام نشده است)»، امام در پاسخ او فرمود: «یا زُرارَةُ بَیْت یُحَجُ اِلَیْهِ قَبْلَ آدَمَ بِاَلْفَیْ عام تُریدُ اَنْ تَفْنی مَسائِلُه فی اَرْبَعینَ عاماً؛ ای زرارة! خانهای که از دو هزار سال قبل از خلقت آدم(ع)، حجّ آن بجا آورده میشده است، میخواهی مسائلش در چهل سال پایان گیرد»! (۱۸)
از این حدیث به خوبی استفاده میشود که حتّی قبل از آدم، خانه کعبه مورد توجّه فرشتگان یا مخلوقاتی بوده که قبل از وی در زمین زندگی میکردهاند.
۲– فلسفه حج
در فراز بالا از کلام مولا علی (علیه السلام) اشارات پرمعنایی به فلسفه و اسرار حجّ شده است. در روایات اسلامی نیز تعبیرات آموزنده و سازندهای در این زمینه دیده میشود و از مجموع آنها میتوان گفت که این مناسک بزرگ در حقیقت دارای چهار بعد است: بعد اخلاقی و عبادی، بعد سیاسی و اجتماعی، بعد فرهنگی و بعد اقتصادی.
در بُعد اخلاقی و عبادی که مهمترین فلسفه حج را تشکیل میدهد تربیت نفوس و تهذیب اخلاق و تقویت پایههای تقوا و اخلاص مطرح است. تعبیر معروفی که در احادیث اسلامی آمده که میگوید: «یَخْرُجُ مِنْ ذُنُوبِهِ کَهَیْئَتِهِ یَوْمَ وَلَدَتْهُ اُمُهُ؛ کسی که حجّ خانه خدا را (از روی اخلاص و توجّه و با حفظ آداب و اسرار آن) انجام دهد از گناه پاک میشود همانند روزی که از مادر متولّد میشود!» (۱۹) دلیل روشنی برای تأثیر حجّ بر روح و جان انسان است که او را از همه آلودگیها پاک میکند و آثار گناهانی که یک عمر در دل نشسته است، میزداید و این بزرگترین فایدهای است که نصیب زوّاربیت الله الحرام میشود. اگر آنها به اسرار اعمال و مناسکی که انجام میدهند دقیقاً توجّه داشته باشند، هر گامی که برمی دارند گامی به سوی خدا نزدیکتر میشوند و معبود و محبوب حقیقی را در همه جا حاضر میبینند. آری حج یک تولّد دوباره است!
کسانی که حج را با تمام وجودشان درک میکنند آثار معنوی و روحانی آن را تا پایان عمر در دل خویش احساس میکنند و شاید به همین دلیل است که حج، یکبار، در تمام عمر واجب شده است.
در بُعد سیاسی و اجتماعی، هرگاه این مراسم آن گونه که اسلام دستور داده و ابراهیم بت شکن، جهانیان را به آن فرا خوانده انجام گیرد، سبب عزّت مسلمین و تحکیم پایههای دین و وحدت کلمه و مایه قدرت و شوکت در برابر دشمنان و برائت از مشرکین جهان خواهد بود.
این گنگره عظیم الهی که هر سال در کنار خانه خدا تشکیل میشود، بهترین فرصت را به مسلمانان برای بازسازی نیروهای خویش و تقویت پیوند برادری و خنثی کردن توطئههای دشمنان و باطل کردن نقشههای شیطانی آنها میدهد. مجموعهای این چنین فراگیر و همگانی با انگیزههای بسیار والای معنوی در دنیا بینظیر است. افسوس که مسلمانان هنوز قدرت عظیم حج را درنیافتهاند وگرنه هر سال میتوانستند در زیر سایه حج، بزرگترین خدمت را به اسلام و شدیدترین ضربه را بر پایه کفر بزنند، به همین دلیل در بعضی از روایات اسلامی آمده است: «لا یَزالُ الدّینُ قائِماً ما قامَتِ الْکَعْبَةُ؛ آیین اسلام برپاست تا کعبه برپاست». (۲۰)
گویا بعضی از دشمنان قسم خورده اسلام به خوبی قدرت عظیم حج را در مسائل سیاسی دریافتهاند که شدیدترین موضع گیری را در برابر آن داشتهاند. «گلادستون» نخست وزیر سیاستمدار انگلستان در گفتار معروفی در مجلس عوام آن کشور گفت: «مادام که نام محمّد در مأذنهها (صبح و شام) به عظمت یاد میشود و قرآن برنامه زندگی مسلمانان است و حج (هر سال با شکوه تمام) برگزار میگردد، جهان مسیحیّت در خطر بزرگی است و ما از اصلاح جهان (البتّه اصلاح از دیدگاه خودشان که مساوی با استعمار است) عاجز خواهیم بود». (۲۱)
در بعضی از نقلها جملههای دیگری نیز بر آن افزوده شده و آن این است که «گلادستون» در ذیل این سخن افزود: «بر شما سیاستمداران مسیحی واجب است که نام محمّد را از اذان مسلمانان حذف کنید و یاد او را از خاطرهها ببرید و قرآن را بسوزانید و کعبه را ویران کنید»!
این جمله نیز معروف است که یکی از رجال مسیحیّت و غرب میگوید: «وای بر مسلمانان اگر معنای حج را نفهمند و وای بر دیگران اگر مسلمانان معنای حج را بفهمند».
بدیهی است آنها قرآن را به صورت ظاهر هرگز نمیسوزانند و برای ویران کردن کعبه هرگز موفّق نمیشوند ولی میتواند در صورت غفلت مسلمین، احکام اسلام را از بین ببرند و حج را از محتوا خالی کنند.
در بُعد سوّم یعنی بُعد فرهنگی همان گونه که در اخبار اسلامی نیز آمده این مراسم بزرگ سبب میشود که آثار رسول الله و ائمه معصومین (علیهم السلام) از آن اجتماع بزرگ به همه جای دنیا پخش شود و حضور دانشمندان بزرگ اسلامی از تمام کشورها – اعم از علمای بزرگ دین و اساتید فنون دیگر و گویندگان و نویسندگان که همه ساله عدهای از آنان از تمام جهان اسلام در این مراسم شرکت میکنند – فرصت خوبی برای مبادله افکار و اطلاعات و دانستنیها و احیای آثار رسول الله (صلی الله علیه وآله) و ائمه دین (علیهم السلام) به آنها میدهد.
در بُعد چهارم یعنی فلسفه اقتصادی حج، در روایات اسلامی نیز اشاره شده است که حج میتواند قدرت اقتصادی مسلمین را بیشتر کند و از تنگناهای مالی برهاند.
ممکن است افرادی تصوّر کنند که حج را با مسائل اقتصادی چه کار، ولی هنگامی که به این نکته دقّت کنیم که خطرناکترین مشکل مسلمانان امروز وابستگی اقتصادی آنها به بیگانگان است چه مانعی دارد که در کنار مراسم حج، کنگرهها و سمینارهای بزرگی از اقتصاددانان جهان اسلام تشکیل شود و به عنوان یک عبادت الهی و نجات مسلمین از چنگال فقر و وابستگی به بیگانگان، درباره مشکلات اقتصادی جهان اسلام بیندیشند و طرحهای سازندهای تهیّه کنند؟ مسأله، جنبه شخصی ندارد که سر از دنیاپرستی بیرون آورد، بلکه هدف تقویت کلّ جهان اسلام و نجات از فقر و خدمت به عظمت مسلمین است. (۲۲)
از آنچه در بالا آمد عمق کلام مولا علی (علیه السلام) در این بخش از خطبه – که حجاج خانه خدا را به فرشتگان طواف کننده گرد عرش الهی تشبیه میکند و این مراسم را سبب گردآوری انواع سودها در این تجارت خانه بزرگ الهی میشمرد – روشن میشود و شاید به همین دلیل است که در این بخش از خطبه، تنها انگشت روی حجّ بیت الله الحرام گذارده شده است، چرا که عبادتی است اجتماعی و همگانی که دنیا و آخرت و اخلاق و معنویّت و عظمت و شوکت و قدرت در آن جمع است.
البتّه بحث پیرامون حج بسیار گستردهتر از آن است که در بالا آمده ولی از آن جا که مولا امیرمؤمنان (علیه السلام) در خطبههای دیگری از نهج البلاغه نیز به مسأله حج و بیان نکات دیگری از آن پرداخته، شرح بیشتر را به آن خطبهها موکول میکنیم تا حقّ همه این کلمات بزرگ تا آن جا که میسّر است، ادا شود.
انتهای خبر/
درباره نویسنده
نظرات:
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر میگذارید!
- رژه مشترک نیروهای مسلح در اراک
- بانوی اراکی نایب قهرمان جهان شد
- جشنواره باغ گلهای لاله در اراک
- موافقت اولیه برای حمایت از پروژه 8112 واحدی
- گشایش باغ گلهای لاله در اراک
- مجتمع آب سنگین خنداب را بیشتر بشناسید
- «آوینی» روایتگر حقیقت جاودانه
- بارش باران شبانگاهی در اراک
- سعدی بزرگترین پیامآوران صلح
- پیشرفت ایران در فناوری هستهای چشمگیر است
- تحقق رشد اقتصادی با همکاری جهادی محقق میشود
- تخریب بقیع جنایتی نابخشودنی از سوی وهابیت است
- قاچاق کالا؛ چالشی برای اقتصاد و امنیت
- پروژه تبدیل ایران به هاب ترانزیتی در ۱۴۰۴
- هشدار باد و رعد و برق
- یک خبر موثق از عمان
- تجمع دانشجویان در حمایت از مردم غزه
- فرماندار تفرش معرفی شد
- حق برادری را ادا کنید
- مسائل کشور را به گفتگوها گره نزنیم
آخرین اخبار
- سلاحم را بر دست بگیرید
- سوره «مدثر» آیه 1 تا ۱۷
- کشف ۹۲ میلیارد ریال کالای قاچاق در ساوه
- زنگ «سپاس معلم» در ساوه به صدا درآمد
- تشکیل انجمن خیرین توسعه کتابخانهها در استان مرکزی
- مراسم بزرگداشت شهید «رئیسی» در اراک برگزار میشود
- ثبت اقدامات شهید رئیسی بهعنوان سرمایه ملی
- ۹۷ روستای مرکزی از طرح آبرسانی برخودار میشوند
- مولدسازی داراییها کلید توسعه متوازن استان مرکزی است
- اجرای ۱۳۵ برنامه توسط بسیج سازندگی در مرکزی
- بهرهگیری از برنامه هفتم برای پیشرفت استان مرکزی
- زنگ سپاس معلم در اراک نواخته شد
- معلم محور توسعه علمی و فرهنگی جامعه است
- شکست سیاستهای رژیم صهیونیستی در غزه
- معلمان ستون استوار پیشرفت و آگاهی بشر هستند
- تصفیهخانه فاضلاب کشتارگاه اراک آماده بهرهبرداری
- دعوت 4 هندبالیست مرکزی به اردوی تیم ملی
- برخورد قطار با عابر پیاده در اراک
- فلسفۀ حجّ
- آموزههای امام رضا (ع) چراغ هدایت زندگی است
- نماز را در اول وقت بخوانید
- سوره «قلم» آیه ۱ تا ۱۵
- آلومینیوم اراک و استقلال
- باخت سنگین آلومینیوم مقابل استقلال
- رقابت ۲۹۶ داوطلب کنکور در فراهان
- مقصران حادثه بندرعباس محاکمه شوند
- شهید مطهری مجاهد خستگیناپذیر بود
- شهید مطهری شخصیت کمنظیر بود
- نقش بیبدیل شهید مطهری در تبیین معارف اسلام
- سرمایهگذاری در پژوهشهای جدید موفقیت را تضمین میکند
- مشاهده بیشتر