درباره نویسنده
عضو هیأت علمی دانشگاه پیام نور استان مرکزی:
خیانت پهلوی راه اشغال ایران را هموار کرد

عضو هیأت علمی روابط بینالملل دانشگاه پیام نور استان مرکزی گفت: با وجود اعلام بیطرفی در جنگ جهانی دوم، ایران توسط متفقین اشغال شد؛ حملهای که خیانت پهلوی، ضعف ارتش، نگرانیهای نفتی و موقعیت راهبردی کشور را آشکار کرد.
مسعود خدیمی در گفتگو با خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی «دیار آفتاب» در رابطه با اشغال ایران توسط متفقین گفت: ایران در آغاز جنگ جهانی دوم، با اعلام بیطرفی، به دنبال دوری از درگیریها و تکرار فجایع جنگ اول جهانی بود. اما این بیطرفی تنها دو سال دوام آورد و کشور در شهریور ۱۳۲۰ توسط متفقین (شوروی از شمال و بریتانیا از جنوب و غرب) اشغال شد. این حمله، نشانگر ضعف اساسی ارتش ایران و شرایط پیچیده سیاسی و نظامی آن دوران بود.
عضو هیأت علمی روابط بینالملل دانشگاه پیام نور استان مرکزی بیان کرد: دلایل اصلی اعلام بیطرفی ایران در سال ۱۹۳۹ عبارت بودند از خاطره تلخ جنگ جهانی اول، تجربه ویرانگر جنگ اول که با وجود بیطرفی ایران، صحنه نبرد قدرتهای متخاصم شد و قحطی، بیماری و فقر گستردهای به بار آورد، دولت ایران را مصمم کرد از تکرار این فاجعه جلوگیری کند. دوم ضعف نظامی و ناپایداری داخلی، ارتش ایران در آن زمان توان مقابله با هیچ یک از قدرتهای بزرگ را نداشت. همچنین، در دوران استبداد رضاشاه، کشور به ثبات داخلی نیاز داشت و دوری از درگیریهای بینالمللی را دنبال میکرد.
وی افزود: روابط اقتصادی با آلمان نازی، رضاشاه برای کاهش نفوذ سنتی بریتانیا و شوروی، روابط اقتصادی و فنی گستردهای با آلمان نازی برقرار کرده بود. بسیاری از پروژههای صنعتی و راهآهن سراسری ایران توسط مهندسان و شرکتهای آلمانی اجرا میشد که تمایل ایران به جنگ با آلمانها را کاهش میداد. دلیل بعدی، امید به دوری از جنگ بود؛ دولت ایران امیدوار بود با اعلام بیطرفی رسمی و فاصله جغرافیایی نسبی از کانون اصلی درگیری در اروپا، کشور را از آسیبهای جنگ مصون نگه دارد.
خدیمی بیان کرد: بیطرفی ایران در ۲۵ اوت ۱۹۴۱ (۳ شهریور ۱۳۲۰) نقض شد. دلایل این حمله گسترده شامل، حضور گسترده اتباع آلمانی بود، متفقین، بهویژه بریتانیا و شوروی، معتقد بودند که مهندسان و تکنسینهای آلمانی حاضر در ایران، جاسوسان نازی هستند که قصد خرابکاری علیه منافع متفقین، مانند چاههای نفت جنوب، را دارند. تعلل ایران در اخراج این افراد، بهانهای به دست متفقین داد و ایران بهعنوان پل پیروزی بود پس از حمله آلمان به شوروی در سال ۱۹۴۱ (عملیات بارباروسا)، استالین به شدت به تسلیحات، تجهیزات و آذوقه از متحدانش (بریتانیا و آمریکا) نیاز داشت. مسیرهای دریایی شمال تحت سیطره آلمانیها و بسیار خطرناک بود. ایران با راهآهن سراسری و بنادر خود، تنها مسیر امن و کارآمد برای کمکرسانی به شوروی بود. کنترل این پل پیروزی برای متفقین حیاتی بود.
عضو هیأت علمی روابط بینالملل دانشگاه پیام نور استان مرکزی اظهار کرد: دلیل دیگر ذخایر نفتی بود. بریتانیا دارای منابع نفتی عظیمی در جنوب ایران از طریق شرکت نفت ایران و انگلیس بود. خطر تصرف یا تخریب این تأسیسات توسط آلمانها یا متحدان ایرانیشان، برای بریتانیا غیرقابل قبول بود. همچنین وحشت از دست دادن خاورمیانه (غرب آسیا)، پیشروی هیتلر در شمال آفریقا به سمت کانال سوئز، متفقین را نگران کرده بود که در صورت افتادن ایران به دست آلمانها، جبهه جدیدی علیه آنها در خاورمیانه گشوده خواهد شد.
عملکرد ارتش در برابر حمله متفقین، نمادی از ضعف و فروپاشی سریع
وی ادامه داد: عملکرد ارتش ایران در شهریور ۱۳۲۰، نمادی از وضعیت کلی کشور در آن زمان بود، عدم آمادگی، ضعف شدید تجهیزاتی و فروپاشی سریع در برابر یک نیروی قاطع و برتر. مقاومت نامتوازن و پراکنده ویژگی ارتش ایران بود. ارتش ایران که توسط رضا شاه بر اساس مدل ارتشهای اروپایی مدرن شده بود، بیشتر نیرویی نمایشی برای حفظ امنیت داخلی بود تا یک نیروی دفاعی توانمند در برابر حمله دو ابرقدرت. به همین دلیل، مقاومت آن بسیار کوتاه، پراکنده و بیثمر بود و در کمتر از یک هفته (از سوم تا ششم شهریور) به طور کامل فروپاشید.
خدیمی عنوان کرد: در خوزستان و بوشهر، برخی از یگانهای ایرانی، بهویژه در منطقه نفتی، مقاومت محدودی نشان دادند. ناوگان کوچک دریایی در خرمشهر غرق شد (برخی به غرق عمدی برای جلوگیری از افتادن به دست بریتانیا اشاره دارند). ناوچههای ببر و پلنگ در خلیج فارس در نبردی نابرابر با ناوگان بریتانیا غرق شدند. پادگانهای مرزی غربی و جنوبی با وجود تعصب، به سرعت محاصره و خلع سلاح شدند. مقاومت در آذربایجان و شمال شرق حتی کوتاهتر از جنوب بود. شورویها با برتری کامل هوایی و زرهی، سرعت پیشروی بسیار بالایی داشتند و نیروهای ایرانی را به عقبنشینی یا تسلیم واداشتند.
عضو هیأت علمی روابط بینالملل دانشگاه پیام نور استان مرکزی توضیح داد: حمله متفقین به ایران در شهریور ۱۳۲۰، نه تنها نقطه عطفی در تاریخ معاصر کشور بود، بلکه سیاستها و اقدامات رضا شاه پهلوی را نیز در بوته آزمایش قرار داد. از بیطرفی منفعلانه و متمایل به آلمان قبل از حمله تا تسلیم و انفعال کامل پس از آن، این دوره درسهای مهمی برای آینده ایران به همراه داشت. در فاصله بین آغاز جنگ جهانی دوم و حمله به ایران، رضا شاه سیاست بیطرفی منفعلانه و متمایل به آلمان را در پیش گرفت که در نهایت به ضرر او تمام شد.
وی اضافه کرد: ایران به امید در امان ماندن از آسیبهای جنگ، همانند جنگ جهانی اول، رسماً اعلام بیطرفی کرد. رضاشاه به دلایل مختلفی به آلمان نازی گرایش داشت. آلمان را بهعنوان یک قدرت سوم میدید که میتوانست ایران را از زیر نفوذ سنتی این دو قدرت رها کند. آلمان در پروژههای صنعتی و عمرانی بزرگی مانند راهآهن سراسری ایران مشارکت داشت.
عضو هیأت علمی روابط بینالملل دانشگاه پیام نور استان مرکزی افزود: ناسیونالیسم و باستانگرایی رضاشاه با تبلیغات نژادپرستانه نازیها که ایرانیان را آریایی میخواندند، همسو بود. رضاشاه در اخراج صدها آلمانی متخصص که متفقین آنها را جاسوس میدانستند، تعلل کرد. این تعلل، چه به دلیل وابستگی به متخصصان آلمانی و چه ترس از واکنش هیتلر، بهانهای لازم برای حمله به متفقین داد و در نهایت منجر به نقض بیطرفی شد. سیاست رضاشاه پیش از جنگ، یک بیطرفی نامتقارن بود که عملاً به نفع آلمان تمام شد، خشم متفقین را برانگیخت و بسترساز حمله و نقض بیطرفی ایران شد.
خدیمی خاطرنشان کرد: با آغاز حمله در سوم شهریور ۱۳۲۰، سیاست رضاشاه به سرعت به تسلیم و انفعال کامل تغییر یافت. پس از چند روز مقاومت پراکنده و شکست سریع ارتش، رضاشاه دستور ترک مقاومت به نیروهای مسلح را صادر کرد. این تصمیم احتمالاً برای جلوگیری از خونریزی و ویرانی بیشتر بود، اما به معنای پذیرش کامل شکست بود. علی منصور، نخستوزیر وقت، عزل شد و محمدعلی فروغی به نخستوزیری انتخاب گردید. فروغی، سیاستمداری کهنهکار و مورد احترام متفقین، مأموریت یافت تا هرچه سریعتر آتشبس برقرار کرده و برای تسلیم و انفعال قطعی مذاکره کند. ایران عملاً شرایط متفقین را پذیرفت که شامل اخراج فوری تمام اتباع آلمان از ایران، تحویل تمام داراییها و اموال آلمانیها به متفقین، اجازه استفاده کامل از راهآهن و جادههای ایران برای انتقال تسلیحات و ادوات نظامی به شوروی بود.
کارشناس مسائل بینالملل گفت: متفقین، بهویژه بریتانیا، رضاشاه را مانع اصلی میدانستند و به او اعتماد نداشتند. در ۲۵ شهریور ۱۳۲۰، رضاشاه تحت فشار شدید مجبور به استعفا شد، حکومت را به پسرش محمدرضا سپرد و خود نیز به جزیره موریس تبعید شد. سیاست رضاشاه پس از حمله یک شکست راهبردی کامل بود. با دستور ترک مقاومت، هرگونه شانس مذاکره از موضع قدرت را از دست داد و با پذیرش بیقید و شرط خواستههای متفقین، به دوران سلطنت خود پایان داد. اقدامات او نشان از غافلگیری، سردرگمی و در نهایت تسلیم در برابر نیروی متفقین داشت. اشغال ایران در شهریور ۱۳۲۰ تأثیرات عمیق و ماندگاری بر ساختار سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور گذاشت. درک این تأثیرات و درسهای آن برای تحلیل تاریخ ایران ضروری است
وی تصریح کرد: تأثیرات اشغال بر ساختار سیاسی و اجتماعی ایران بدین شکل بود؛ تغییر حکومت و تضعیف ساختار متمرکز قدرت پهلوی، افزایش نفوذ خارجی و تضعیف حاکمیت ملی. حضور مستقیم نیروهای شوروی و بریتانیا، ایران را عملاً به مناطق تحت نفوذ این دو تقسیم کرد و حاکمیت ملی را زیر سؤال برد.
خدیمی تاکید کرد: اگرچه شرایط تاریخی، بازیگران بینالمللی و زمینههای ژئوپلیتیک در سال ۱۳۲۰ با دوران معاصر تفاوتهای بنیادین دارد، اما الگوهای فکری، استراتژیهای رفتاری و نتایج احتمالی وقایع آن دوران میتواند درسهای روشنی برای امروز ما داشته باشد. تسلیم در برابر قدرتهای بزرگ، حتی اگر به طور موقت از خونریزی جلوگیری کند، اغلب منجر به از بین رفتن حاکمیت ملی، تعمیق بحرانهای اقتصادی و اجتماعی، گستاختر شدن دشمن و بیپناه شدن مردم در برابر فشارهای خارجی میشود. این پیامدها درس کلیدی از اشغال ایران است.
کارشناس مسائل بینالملل بیان داشت: برخی جناحهای سیاسی، بهویژه اپوزیسیون خارجنشین و برخی داخلیها، که تنها راه برونرفت از بحرانهای کنونی را تسلیم بیقید و شرط در برابر خواستههای غرب (عمدتاً آمریکا) میدانند. این استراتژی که با عناوینی چون تعامل سازنده یا عادیسازی رابطه نیز بیان میشود، با چهار نقد اساسی روبرو است.
عضو هیأت علمی روابط بینالملل دانشگاه پیام نور استان مرکزی گفت: برخلاف تصور طرفداران این دیدگاه، تسلیم منجر به رفع فوری تحریمها و گشایش اقتصادی نخواهد شد. تجربه شهریور ۱۳۲۰ نشان داد که تسلیم نه تنها موجب خروج متفقین نشد، بلکه اشغال چهار ساله و تخریب اقتصاد کشور را در پی داشت. قدرتهای بزرگ منافع خود را دنبال میکنند، نه نجات اقتصاد ایران. سیاست تسلیم، تمام کارتهای بازی را از دیپلماسی کشور خارج میکند. کشوری که بدون هیچ پیششرطی تسلیم شود، دیگر توان چانهزنی در مذاکرات مربوط به منافع ملی خود، مانند برنامه هستهای، موشکی یا نقش منطقهای را نخواهد داشت. تاریخ نشان داده که عقبنشینی یکطرفه، ابزار فشار بیشتر را به دست طرف مقابل میدهد.
وی گفت: هر سیاستی که از خارج دیکته شود، حتی اگر ظاهری منطقی داشته باشد، در داخل با مقاومت و احساس خیانت مواجه خواهد شد. ملتها سیاست تحمیلی را نمیپذیرند. دولتهایی که پس از اشغال ۱۳۲۰ روی کار آمدند، با وجود همکاری با متفقین، همواره با انگ عامل بیگانه و خائن مواجه بودند و مشروعیت خود را از دست دادند. قدرتها در عرصه بینالملل به دنبال حداکثر امتیاز هستند. تجربه نشان داده که عقبنشینی یکطرفه، فشارها را به حوزههای دیگر (مانند حقوق بشر، سیطره منطقهای یا موضوع موشکی) منتقل میکند و گمان آرامش پس از عقبنشینی، توهمی بیش نیست.
خدیمی گفت: در جمعبندی، ضمن رد تسلیم بهعنوان یک استراتژی انفعال کامل و پذیرش یکطرفه خواستههای خارجی، بر ضرورت مذاکره هوشمندانه تاکید کرد. این نوع مذاکره که با حمایت رهبری معظم انقلاب نیز همراه است، فعال، همراه با حفظ کرامت و حاکمیت ملی، و مبتنی بر چانهزنی برای منافع کشور (امتیاز در برابر امتیاز) دانستند. راهبرد درست، نه تسلیم و نه تقابل کورکورانه، بلکه یک استراتژی هوشمندانه مبتنی بر منافع ملی است که هم از جنگ اجتناب کند و هم حاکمیت و منافع ملت را به حراج نگذارد.
عضو هیأت علمی روابط بینالملل دانشگاه پیام نور استان مرکزی خاطرنشان کر: این استراتژی باید با سه اصل همیشگی عزت، حکمت و مصلحت همراه باشد. رفتار برخی جناحهای سیاسی که تجویز تسلیم میکنند، اغلب ناشی از ناامیدی، تحلیل سادهانگارانه از عرصه بینالملل و همراهی با تبلیغات خارجی است. درس اصلی شهریور ۱۳۲۰ این است که نجات واقعی از درون کشور، با تکیه بر اراده جمعی و عقلانیت راهبردی حاصل میشود، نه انتظار برای ناجی خارجی.
انتهای خبر/د
درباره نویسنده
نظرات:
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر میگذارید!
- «علی فاضلی» نایبقهرمان مسابقات قویترین مردان شد
- آخرین وضعیت پروژه ۸۱۰۰ واحدی مسکن ملی
- برگزاری اجتماعات یادگیری معلمان
- تلخ و شیرینهای ۴ ساله خانه ملت!
- مجتمع آب سنگین خنداب را بیشتر بشناسید
- دادستان جدید خمین معرفی شد
- حادثه تلخ بمباران شهر اراک در دوران دفاعمقدس
- مسیرهای راهپیمایی روز قدس در استان مرکزی
- افزایش ۲۲ درصدی نرخ نان در استان مرکزی
- «حسین افضلی» بازرس کل استان مرکزی شد
آخرین اخبار
- بهرهبرداری از لندفیل بهداشتی دفن پسماند اراک
- خیانت پهلوی راه اشغال ایران را هموار کرد
- نشست خبری رزمایش پایگاههای بسیج در استان مرکزی
- بسیج فرهنگیان، پیشرو در تحقق گام دوم انقلاب
- افتتاح پروژههای عمرانی ساوه
- پایان خسارت محض
- افتتاح موزه مأمونیه
- رزمایش سراسری پایگاههای مقاومت بسیج آغاز شد
- سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر بازگشت سرمایه مطمئنی دارد
- ساختمانهای خورشیدی اجازه توسعه بیشتر یافتند
- مشاهده بیشتر