رسول اکرم (ص‌): کمال عقل پس از ایمان به خدا، مدارا کردن با مردم است
خطبه 35 نهج‌البلاغه؛

امتحان امت اسلامی

حضرت علی (ع) در نهج‌البلاغه از امتحان امت اسلامی گفته‌اند.

به گزارش خبرنگار گروه اجتماعی پایگاه خبری تحلیلی «دیار آفتاب» هر روز یک حکمت از نهج‌البلاغه امیرالمؤمنین علی (ع) را می‌خوانیم.

و من کلام له (علیه‌السلام) لما بُویِعَ فی المدینة و فیها یخبر الناس بعلمه بما تئول إلیه أحوالهم و فیها یقسمهم إلی أقسام:
ذِمَّتِی بِمَا أَقُولُ رَهِینَةٌ وَ أَنَا بِهِ زَعِیمٌ، إِنَّ مَنْ صَرَّحَتْ لَهُ الْعِبَرُ عَمَّا بَیْنَ یَدَیْهِ مِنَ الْمَثُلَاتِ حَجَزَتْهُ التَّقْوَی عَنْ تَقَحُّمِ الشُّبُهَاتِ، أَلَا وَ إِنَّ بَلِیَّتَکُمْ قَدْ عَادَتْ کَهَیْئَتِهَا یَوْمَ بَعَثَ اللَّهُ نَبِیَّهُ (صلی الله علیه وآله)، وَ الَّذِی بَعَثَهُ بِالْحَقِّ لَتُبَلْبَلُنَّ بَلْبَلَةً وَ لَتُغَرْبَلُنَّ غَرْبَلَةً وَ لَتُسَاطُنَّ سَوْطَ الْقِدْرِ حَتَّی یَعُودَ أَسْفَلُکُمْ أَعْلَاکُمْ وَ أَعْلَاکُمْ أَسْفَلَکُمْ وَ لَیَسْبِقَنَّ سَابِقُونَ کَانُوا قَصَّرُوا وَ لَیُقَصِّرَنَّ سَبَّاقُونَ کَانُوا سَبَقُوا، وَ اللَّهِ مَا کَتَمْتُ وَشْمَةً وَ لَا کَذَبْتُ کِذْبَةً وَ لَقَدْ نُبِئْتُ بِهَذَا الْمَقَامِ وَ هَذَا الْیَوْمِ.

ترجمه:

خطبه‌ای از آن حضرت(ع) هنگامی که در مدینه با او بیعت کردند:
آنچه می‌گویم بر عهده من است و من خود ضامن آن هستم. آن کس که حوادث عبرت آموز روزگار را به چشم ببیند و از آن پند پذیرد، پرهیزگاریش او را از آلوده شدن به کارهای شبهه ناک باز می‌دارد.  
بدانید که بار دیگر همانند روزگاری که خداوند، پیامبرتان را مبعوث داشت، در معرض آزمایش واقع شده‌اید. سوگند به کسی که محمد را به حق فرستاده است، در غربال آزمایش، به هم درآمیخته و غربال می‌شوید تا صالح از فاسد جدا گردد. یا همانند دانه‌هایی که در دیگ می‌ریزند، تا چون به جوش آید، زیر و زبر شوند. پس، پست‌ترین شما بالاترین شما شود و بالاترینتان، پست ترینتان. واپس ماندگانتان پیش افتند و پیشی گرفتگانتان واپس رانده شوند. به خدا سوگند، که هیچ سخنی را پنهان نداشته‌ام و دروغ نگفته‌ام که من از چنین مقامی و چنین روزی آگاه شده بودم.

شرح:

این خطبه، نخستین خطبه یا از نخستین خطبه‌هایی است که بعد از قتل عثمان و به حکومت رسیدن امام(ع) در مدینه ایراد شد و با توجّه به جایگاه آن و زمان صدور خطبه، تفسیر محتوای آن آسانتر است.
این خطبه بر چهار محور گردش می‌کند:
نخست هشداری است که علی(ع) به همه مردم در مورد امتحاناتی که در پیش دارند می‌دهد و آن زمان را به زمان قیام پیامبر اکرم(ص) تشبیه می‌کند و انقلاب دوران خلافتش را همانند انقلاب رسول اللّه(ص) می‌شمارد که مردم را از یک دوران جاهلیّت به دوران نور و هدایت منتقل ساخت هر چند تحمّل این انقلاب برای بسیاری سخت و سنگین و کوره امتحان داغ و سوزان است.
انحرافاتی که بعد از پیامبر(ص) پیدا شد و به تبعیض در بیت المال و غارت اموال مسلمین و سپردن پستهای مهم به بازماندگان «عصر جاهلیت» انجامید، نیاز به انقلاب جدیدی داشت که به دست مبارک علی(ع) بنیان نهاده شد.
علی(ع) در همین بخش به مردم یادآوری می‌کند که به گذشته تاریخ اسلام و اقوامی که پیش از اسلام می‌زیستند باز گردند و از سرنوشت آنها عبرت گیرند.
در بخش دیگری از این خطبه، خطا و گناه را با تقوا و پرهیزکاری مقایسه می‌کند و سرانجام هر یک را نشان می‌دهد که چگونه گناهان قابل کنترل نیستند و مسیر تقوا و پرهیزکاری کاملا قابل کنترل است سپس مردم را از گرفتار شدن در چنگال چیزی که عاقبتش خطرناک است بر حذر می‌دارد.
در سوّمین بخش خطبه اشاره کوتاه و پر معنایی به مسأله حق و باطل می‌کند و به آنها هشدار می‌دهد که از کمی طرفداران حق و فزونی پیروان باطل وحشت نکنند، راه حق را در پیش گیرند و در انتظار پیروزی و نصرت الهی باشند.
آخرین بخش خطبه مشتمل بر یک سلسله اندرزهاست که هر کدام به عنوان یک اصل مهم و اساسی باید در زندگی مورد توجّه باشد. اندرز به کناره گیری از راه افراط و تفریط، پافشاری بر قرآن و سنّت، شناخت موقعیت خویش در جامعه، لزوم دعوت به اتحاد و «اصلاح ذات البین» و بالاخره توبه کردن از گناهان و همه برکات را از ناحیه او دانستن.

بیدار باشید که آزمون بزرگ در پیش است!
بعضی از مفسّران نهج البلاغه همچون «ابن ابی الحدید» تصریح کرده‌اند که این خطبه یکی از مهمترین خطبه‌های امام است که پس از بیعت به خلافت ایراد فرمود و هشدارهای مهمّی نسبت به مسائل آینده به مردم داد و راه نجات از خطرها و انحرافاتی که ممکن است در پیش باشد را به آنها دقیقاً نشان داد.
نخست برای بیان اهمیّت مطلب می‌فرماید: «ذمّه‌ام در گرو این سخنانی است که می‌گویم و من صدق آن را تضمین می‌کنم» (ذِمَتی بِما اَقُولُ رَهینَة وَ اَنَاَ بِهِ زَعیم(۱) ). اشاره به این که صدق این گفتار و حقّانیّت آن را صد در صد تضمین می‌کنم و خود را در گرو آن می‌دانم و شما با اطمینان خاطر آن را بپذیرید و به آن پایبند باشید.
ذکر این تعبیر برای جلب توجّه شنوندگان و اهمیّت دادن به محتوای این سخنان و جدّی گرفتن این هشدارهاست.
سپس می‌افزاید: «کسی که عبرتهای حاصل از سرگذشت پیشینیان، پرده را از مقابل چشم او نسبت به عقوبتهایی که در انتظارش می‌باشد بردارد (روح تقوا در او زنده می‌شود و) تقوای الهی او را از فرو رفتن در آن گونه بدبختیها و شبهات حفظ می‌کند» (اِنَّ مَنْ صَرَّحَتْ لَهُ الْعِبَرُ عَمّا بَیْنَ یَدَیْهِ مِنَ الْمَثُلاتِ(۳)، حَجَزَتْهُ (۴) التَّقْوی عَنْ تَقَحُّمِ الشُبُهاتِ).
اشاره به این که بیایید به گذشته تاریخ باز گردید، سرنوشت اقوامی را که بر اثر انحراف از حق و آلوده شدن به انواع هوسها و شهوات و گناهان، گرفتار مجازاتهای دردناک الهی شدند، بنگرید! بیایید و تاریخ بعثت و قیام پیغمبر اسلام و توطئه‌های اقوام جاهلی را در برابر آن حضرت بررسی کنید و در عواقب شوم آنها سخت بیندیشید تا راه آینده برای شما روشن گردد و با چراغ تقوا و پرهیزگاری، تاریکیهای شبهات را بر طرف سازید و در پناه این سنگر مطمئن از ضربات هولناک شیاطین و نفس امّاره در امان بمانید!
سپس امام، این رهبر هوشیار، پرده‌ها را کنار می‌زند و با صراحت می‌گوید: «آگاه باشید آزمونهای شما درست همانند روزی که خداوند پیامبرش را مبعوث ساخت بازگشته است» (اَلا وَ اِنَّ بَلِیَّتَکُمْ قَدْ عادَتْ کَهَیْئَتِها یَوْمَ بَعَثَ اللهُ نَبِیَهُ(صلی الله علیه وآله وسلم) ).
به هوش باشید کوره امتحان سخت داغ است و تنها پرهیزگاران مخلص و عبرت آموزان آگاه از این کوره سالم بیرون می‌آیند!
امام به روشنی این حقیقت را بازگو می‌کند که مردم در عصر خلیفه سوّم، مخصوصاً واپسین روزهای عمر او، با آن حیف و میلهای عظیمی که در بیت المال واقع شد و مناصبی که به افراد ناصالح تفویض گشت و مفاسدی که به خاطر این امور در کلّ جامعه اسلامی پدید آمد و اختلافات عمیقی که وحدت اسلامی را در هم کوبید، گویی به عصر جاهلیّت عرب بازگشته است و روز بیعت آن حضرت همچون روز بعثت پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) است که باید انقلابی نوین همچون انقلاب پیامبر برپا کند. انقلابی که مردم را به اسلام «ناب محمّدی» (صلی الله علیه وآله وسلم) باز گرداند. بدیهی است در برابر این انقلاب گروه‌هایی که منافع نامشروعشان به خطر بیفتد مقاومت خواهند کرد و کوره امتحان داغ می‌شود و در چنین شرایطی رهبر آگاه و آینده نگری همچون علی (علیه السلام) باید مردم را تکان دهد و بیدار کند و از خطراتی که در پیش دارند آگاه سازد.
توجّه داشته باشید که بعضی از مفسّران، «بلیّة» را در این جا به معنای بلاها و مشکلات تفسیر کرده‌اند در حالی که «بلیه» به معنای آزمایش و امتحان است و تمام تعبیرات امام در ادامه این خطبه شاهد و گواه آن می‌باشد.
سپس به تشریح این امتحان بزرگ الهی پرداخته و با ذکر دو مثال آن را روشن می‌سازد.
نخست این که می‌فرماید: «به خدایی که پیامبر را به حق فرستاده سوگند که شما همگی به هم مخلوط و غربال خواهید شد! (تا خالص از ناخالص درآید و حق از باطل و طرفداران حق از پیروان باطل جدا شوند)» (وَالَّذی بَعَثَهُ بِالْحَقِّ لَتُبَلْبَلُنَّ بَلْبَلَةً(۵)، وَ لَتُغَرْبَلُنَ غَرْبَلَةً (۶) ).
این طبیعت هر انقلاب الهی است که به هنگام پیروزی، جامعه را «غربال» و پاکسازی می‌کند. قدرتمندان خیانتکار عقب رانده می‌شوند و صالحان مستضعف بر سر کار می‌آیند؛ همان گونه که پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) بعد از پیروزی انقلابش انجام داد.
ابوسفیان و قدرتمندان فاسدی همانند او بکلّی منزوی شدند و صهیب و خبّاب و بلال بر سر کار آمدند. همچنین بعد از بیعت مردم با امیرمؤمنان علی (علیه السلام) خودکامگانی که در عصر عثمان تکیه بر قدرت زده بودند و بیت المال را تاراج می‌کردند به عقب رانده شدند و پاکدامنان مخلص بر سر کار آمدند.
در دوّمین تشبیه می‌فرماید: «شما همچون محتوای دیگ به هنگام جوشش، زیر و رو خواهید شد آن گونه که افراد پایین نشین، بالا و بالانشینان، پایین قرار خواهند گرفت!» (وَ لَتُساطُنَ سَوْطَ(۳) الْقِدْرِ، حَتّی یَعُودَ اَسْفَلُکُمْ اَعْلاکُمْ، وَ اَعْلاکُمْ اَسْفَلَکُمْ).
در واقع طبیعت هر انقلابی چنین است که بالانشینان به زیر کشیده می‌شوند و زیردستان در مقامات بالای جامعه قرار می‌گیرند؛ ولی در انقلابهای الهی که در جوامع فاسد ظاهر می‌شود مفسدان از تخت قدرت به زیر می‌آیند و صالحان مستضعف به اوج قدرت می‌رسند.
در ادامه این سخن می‌افزاید: «آنان که در اسلام پیشگام بودند و برکنار شده بودند بار دیگر سر کار خواهند آمد و کسانی که با حیله و تزویر پیشی گرفتند کنار می‌روند!» (وَلَیَسْبِقَنَّ سابِقُونَ کانُوا قَصَّرُوا، وَلَیُقَصِّرَنَ سَبّاقُونَ کانُوا سَبَقُوا).
جمله دوّم اشاره به افرادی همچون طلحه و زبیر است که روزی در اسلام در صف اوّل قرار داشتند ولی بر اثر کوتاهیها عقب رانده شدند و جمله اوّل اشاره به افرادی همچون یاران امام (علیه السلام) است که در عصر عثمان خانه نشین بودند، ولی در عصر امام (علیه السلام) به تدبیر امور مسلمین پرداختند.
بعضی احتمال داده‌اند که این جمله‌ها همگی اشاره به زمانهای آینده باشد که بار دیگر اوضاع بر می‌گردد و بنی امیه بر سر کار می‌آیند و سابقین در اسلام را عقب می‌زنند و بازماندگان جاهلیّت را بر سر کار می‌آورند.
ولی با توجّه به این که این خطبه تقریباً بدون فاصله با بیعت امام (علیه السلام) ایراد شده، معنای اوّل مناسبتر است.
سپس با سوگند دیگری این مطلب را تأکید کرده، می‌فرماید: «به خدا سوگند هرگز حقیقتی را کتمان نکرده‌ام و هیچ گاه دروغی نگفته‌ام و موقعیّت امروز را از قبل به من خبر داده‌اند! (یعنی پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) تمام این امور را پیش بینی فرموده و به من خبر داد و من با آگاهی تمام برای شما بازگو کردم! )» (وَاللهِ ما کَتَمْتُ وَ شْمَةً(۷)، وَ لا کَذَبْتُ کِذْبَةً، وَلَقَدْ نُبِئْتُ بِهذا الْمَقامِ وَ هذَا الْیَوْمِ).
اینها همه برای آن است که مردم بیدار باشند و تسلیم توطئه‌هایی همچون توطئه جنگ «جمل» و «صفّین» و «نهروان» نشوند و بدانند روزهای سخت امتحانی در پیش دارند و کاملا مراقب وضع خویش باند، هرچند متأسفانه این هشدارهای مؤکّد از فرد آگاه و بیداری همچون علی (علیه السلام) در دلهای گروهی مؤثر نیفتاد و باز هم از بوته امتحان سیه روی بیرون آمدند.
ظاهراً منظور امام (علیه السلام) از بیان این جمله همان خبرهای غیبی است که رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) به او درباره حوادث آینده داد و همان گونه که در بحث علم غیب پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) و امام (علیه السلام) گفته‌ایم رهبران و پیشوایان معصومی که به تمام جهان و تمام قرون و اعصار تعلق دارند نمی‌توانند خالی از علم غیب و آگاهی بر اسرار گذشته و آینده بوده باشند؛ چرا که حوادث امروز با گذشته و آینده در ارتباط و پیوند نزدیکی است و همانها بودند که گاه لازم می‌دیدند گوشه‌ای از حقایق مربوط به آینده را برای مردم فاش کنند تا هوشیارانه‌تر با مسائل برخورد کنند و در دام «شیاطین» و کام حوادث دردناک فرو نیفتند و این همان کاری است که علی (علیه السلام) بارها – طبق گواهی «نهج البلاغه» – انجام داده و امّت اسلامی را از خطراتی که در پیش داشته‌اند آگاه ساخت. بدیهی است در این گونه موارد گروهی پند می‌گیرند و گروهی ملال.

انتهای خبر/

1404-03-06 07:00 شماره خبر : 13567

درباره نویسنده

اخبار مرتبط:
نظرات:
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.

هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر می‌گذارید!

آخرین اخبار
تمامی حقوق مادی و معنوی، برای پایگاه خبری تحلیلی «دیار آفتاب» محفوظ می باشد.