درباره نویسنده
خطبه 31 نهجالبلاغه؛
وحدت عقیده

حضرت علی (ع) در نهجالبلاغه از وحدت عقیده گفتهاند.
به گزارش خبرنگار گروه اجتماعی پایگاه خبری تحلیلی «دیار آفتاب» هر روز یک حکمت از نهجالبلاغه امیرالمومنین علی (ع) را میخوانیم.
و من کلام له (علیه السلام) لما أظفره الله بأصحاب الجمل:
وَ قَدْ قَالَ لَهُ بَعْضُ أَصْحَابِهِ وَدِدْتُ أَنَّ أَخِی فُلَاناً کَانَ شَاهِدَنَا لِیَرَی مَا نَصَرَکَ اللَّهُ بِهِ عَلَی أَعْدَائِکَ. فَقَالَ لَهُ (علیه السلام) أَهَوَی أَخِیکَ مَعَنَا؟ فَقَالَ نَعَمْ. قَالَ فَقَدْ شَهِدَنَا، وَ لَقَدْ شَهِدَنَا فِی عَسْکَرِنَا هَذَا [قَوْمٌ] أَقْوَامٌ فِی أَصْلَابِ الرِّجَالِ وَ أَرْحَامِ النِّسَاءِ، سَیَرْعَفُ بِهِمُ الزَمَانُ وَ یَقْوَی بِهِمُ الْإِیمَان.
ترجمه:
سخنی از آن حضرت(ع)، چون خداوند در جنگ جمل پیروزش گردانید:
یکی از یاران گفتش: ای کاش برادرم، فلان، میبود و میدید که چه سان خداوند تو را بر دشمنانت پیروز ساخته است. علی(ع) از او پرسید: آیا برادرت هوادار ما بود؟ گفت: آری. علی(ع) گفت: پس همراه ما بوده است. ما در این سپاه خود مردمی را دیدیم که هنوز در صلب مردان و زهدان زنان هستند. روزگار آنها را چون خونی که بناگاه از بینی گشاده گردد، بیرون آورد و دین به آنها نیرو گیرد.
شرح:
همان گونه که از گفته «سیّد رضی» پیداست این خطبه نیز مربوط به داستان جنگ «جمل» است و هنگامی بیان شد که پیروزی آشکار گردید و یاران علی(ع) غرق شادی گشتند و یکی از یاران علی(ع) که علاقه فوق العادهای به برادرش داشت جای برادر را در این صحنه خالی دید و آرزو کرده بود کهای کاش برادرش میبود و در این شادی شرکت میکرد و آثار عظمت الهی را در این پیروزی سریع مشاهده مینمود.
این جا بود که علی(ع) با بیان لطیف و عمیقی حضور معنوی برادرش را که همدل و هم عقیده با او بود اعلام فرمود، زیرا از دیدگاه اسلام در میان پیوندهای گوناگونی که در بین انسانها دیده میشود (پیوند نژاد، زبان، تفکّر سیاسی و منافع اقتصادی و…) برترین و والاترین پیوند، همان پیوند مکتبی است که در این خطبه اشاره به آن شده است.
به تعبیر دیگر، علی(ع) در این خطبه میفرماید: تمام کسانی که امروز در مناطق دور و نزدیک جهان وجود دارند و به علل گوناگونی در این میدان و میدانهای مشابه آن حضور نداشتهاند، امّا با ما همدل و هم عقیده بودهاند و همچنین کسانی که فردا و تا آینده دور دست از صلب پدران و رحم مادران قدم به عرصه جهان مینهند و با ما همدل و هم عقیدهاند، در واقع در این میدان نبرد حق و باطل حضور داشته و در برکات و حسنات آن شریکند!
پیوند مکتبی:
امام (علیه السلام) این سخن را در پاسخ یکی از یارانش که آرزوی حضور برادرش را در آن معرکه داشت بیان کرد و به او فرمود: «آیا قلب و فکر و علاقه برادرت با ماست؟!» (فَقال لَهُ عَلَیْهِ السَلامُ: اَهَوی اَخیکَ مَعَنا؟) «او در پاسخ عرض کرد: آری» (فَقالَ: نَعَمْ).
امام فرمود: «او نیز به طور مسلّم در این صحنه با ما بوده و حضور داشته است!» (فَقَدْ شَهِدَنا).
سپس افزود: «(نه تنها او حضور داشته بلکه برای تو بگویم که) گروهی در این لشکر ما حضور داشتهاند که هم اکنون در صلب پدران و رحم مادرانند (هنوز متولّد نشدهاند)» (وَلَقَدْ شَهِدَنا! فی عَسْکَرِنا هذا اَقْوام فی اَصْلابِ الرِّجالِ وَ اَرْحامِ النِساءِ).
«همان اقوامی که زمانهای آینده آنها را به وجود میآورد و آشکار میسازد و لشکر ایمان به وسیله آنها قوی و نیرومند میشود!» (سَیَرْعَفُ بِهِمُ الزَمانُ، وَ یَقْوی بِهِمُ الإیمانُ).
آری آنها که در هر زمان و مکان در آینده دور و نزدیک با ما پیوند مکتبی دارند، همه جا با ما هستند هر چند تقدیر الهی در میان صفوف آنها در ظاهر جدایی افکند. ولی در عالم معنا همه با همند و در پیروزیها و برکات و حسنات الهی مشترکند.
جمله «سَیَرْعَفُ بِهِمُ الزَمانُ» ترجمه تحت اللفظیاش چنین است: «زمان آنها را همانند خون رعاف (۱) از بینی خود میچکاند». این تعبیر ظاهراً اشاره به این است که همان گونه که خون در عروق انسان وجود دارد هرچند آشکار نیست ولی لحظهای فرا میرسد که آشکار میشود و به سادگی و آسانی از بدن بیرون میریزد، آنها نیز در باطن و درون این جهان وجود دارند، ولی تدریجاً طبق زمانبندی الهی از مرحله کمون به مرحله ظهور میرسند و به وظایف خود میپردازند. ویژگی آنها در این است که: «وَیَقْوی بِهِمُ الإیمانُ؛ دین و ایمان به وسیله آنها نیرو میگیرد (و در مسیر خدا و آیین حق گام بر میدارند و رسالتی را که زمان و مکان بر عهده آنان گذارده است به درستی انجام میدهند)».
در میان شارحان نهج البلاغه در این جا گفتگوهایی درباره نحوه حضور غایبان در گرفته است که آیا حضور آنها، حضور روحانی است؟ یعنی ارواح آنها که قبل از بدنها آفریده شدهاند در آن جا حضور دارند، یا حضور بالقوّة است؟ یعنی گویی حضور دارند و چند ظاهراً حاضر نیستند؟
ولی ظاهر این است که منظور امام (علیه السلام) حضور در تقسیم حسنات و نتیجهها و پاداشهاست. یعنی آنها که دلهایشان با ماست و در حزب و گروه ما «حزب الله» قرار دارند؛ در پاداشهای الهی با ما سهیم و شریکند و به این ترتیب حضور معنوی در همه میدانهای مبارزه حقّ و باطل دارند. همانها که در زمان خود همان وظایفی را انجام میدهند که امروز ما انجام میدهیم؛ گرچه دست تقدیر میان ما و آنها جدایی افکنده، ولی عقاید یکی است و برنامههای عملی یکی؛ و به همین دلیل همه در نتیجه کار یکدیگر سهیم و شریکند، بلکه در حقیقت آنها وجود واحدی هستند که هر زمان در لباسی تجلّی میکنند.
همان گونه که لشکر باطل نیز چنیناند! آنها که در مسیر شیطان گام بر میدارند عقایدشان فاسد و اعمالشان آلوده و کارشان ظلم و ستم و بیدادگری است و دلهایشان در این مسیر باهم است، در جرایم اعمال و کیفرها سهیم و شریکند، همان گونه که شرح آن در ذیل خواهد آمد.
انتهای خبر/
درباره نویسنده
نظرات:
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر میگذارید!
- «علی فاضلی» نایبقهرمان مسابقات قویترین مردان شد
- آخرین وضعیت پروژه ۸۱۰۰ واحدی مسکن ملی
- برگزاری اجتماعات یادگیری معلمان
- تلخ و شیرینهای ۴ ساله خانه ملت!
- دادستان جدید خمین معرفی شد
- حادثه تلخ بمباران شهر اراک در دوران دفاعمقدس
- مسیرهای راهپیمایی روز قدس در استان مرکزی
- مجتمع آب سنگین خنداب را بیشتر بشناسید
- «حسین افضلی» بازرس کل استان مرکزی شد
- تأثیر هوش مصنوعی در تکامل دین
آخرین اخبار
- حضرت زینب (س) روایت عاشورا را ماندگار کرد
- حجاب اسلامی خود را ترک نکنید
- سوره «بقره» آیه ۱۱۳ تا ۱۱۹
- اجتماع عظیم زینبیون در شهرستان ساوه
- عزت ملت را معامله نمیکنیم
- اجتماع عظیم زینبیون در اراک برگزار شد
- اتحاد راهبرد کلیدی در برابر دشمن است
- امام سجاد (ع) وارث نهضت عاشورا است
- پیشران فناوری در استان مرکزی
- ۷۵ درصد جمعیت مرکزی تحت پوشش بیمه هستند
- مشاهده بیشتر