
روابط عمومی، خالق و حافظ سرمایه اجتماعی سازمانها
به گزارش دیار آفتاب؛ روابط عمومی، مجموعهای از اقدامات که شامل عملیــات ارتباطــی آگاهانــه بــا اســتفاده از شیوههای علمــی و هنــری بــه منظور ارتبــاط بــا مــردم و اطلاعیابی از نظــرات آنــان، تجزیهوتحلیل افــکار عمومــی بــه منظــور برقراری رابطه دو سویه بــا آنها و رســیدن بــه تفاهــم بــا استفاده از روشها و ابزارهــای ارتباطــی نوشــتاری، گفتــاری، دیــداری و شــنیداری اســت.به عبارت دیگر روابط عمومي به عنوان اصلیترین حلقه ارتباطي بين حكومت، سازمان و مديريت با مردم است و در فرآيند دسترسي مديران به افكار عمومي و جريان آزاد اطلاعات و ارتباطات تحقق اصل پرسشگري و پاسخگويي و بسط فرهنگ نظارت مردم بر عملكرد دولتمردان و نهادهاي اجرايي، مسئوليتي خطير دارد.
انجمن بینالمللی روابط عمومي (ایپرا) که در سال 1955 متشکل از انجمنهای ملي و کارشناسان روابط عمومي به وجود آمده است در ماه مه 1960 برای روابط عمومي چنین تعریفي را پیشنهاد میکند: «روابط عمومي بخشي از وظایف مدیریت سازمان است، عملي است ممتد، مداوم و طرحریزیشده که از طریق آن افراد و سازمان میکوشند تا پشتیباني،تفاهم و همکاری کساني را که با آنها سروکار دارند و یا در آینده سروکار خواهند داشت به دست میآورند و با اقدامات ارتباطي و تدابیر دیگر به خلق گرایشهای مطلوب بپردازند و گرایشهای مخالف را از میان بردارند».
ما زمانی میتوانیم ادعا کنیم که به این جایگاه تعریف شده از روابط عمویم رسیدهایم که توسعه روابط عمومی را در افزایش نیروهای انسانی چه به لحاظ کیفی و چه کمی و یا رشد تجهیزات و فناوری آن نبینیم بلکه ناشی از نوعی تحول در تعریف خود از چیستی و کیستی مقولههای مهمی به نام شهروند و حقوق شهروندی، مخاطبان و مشتری و حقوق آنان بدانیم و به پژوهش و تحلیل محیط و تصویر خود و سرمایه اجتماعی در جامعه اهمیت دهیم.
در مثلث افكار عمومي، رسانه و سازمان، روابط عمومي بخشي از سازمان است كه نماينده سازمان و مديريت در بين مردم و كاركنان و نيز وكيل مدافع مردم و كاركنان در سازمان است. هر اندازه اين ارتباط به شكل مؤثری گسترشیافته باشد، به همان اندازه، آن فرد، گروه و موسسه در دستيابي به اهداف خود موفق خواهد بود.
در سازمانها داشتن اطلاعات موثق، دقيق و بهموقع با توجه به هدف و ساختار، بزرگترین سرمايه يك سازمان است و حيات يك سازمان به داشتن يك ارتباط دوسويه درونسازمانی و برونسازمانی و انجام تبليغات و كسب اطلاعات به روز و مفيد بستگي دارد و اينجاست كه لزوم وجود روابط عمومي كارآمد نمايان میشود.
متأسفانه بهرغم همهکارهای تئوریکی که در باب روابط عمومی صورت گرفته هنوز هستند مدیرانی که نگاه صحیحی به مقوله روابط عمومی ندارند و در بهترین حالت، رویکردی سنتی به جایگاه و اهمیت آن در یک سازمان دارند. این در حالی است که آغاز هرگونه تغییر و تحول سازمان باید در تفکر منطقی، باورها و در روشهای مدیریتی بهویژه مدیران سطوح بالا و رأس هرم نهادینه شود. اگر بالاترین سطوح یک سازمان با دانش روابط عمومی و کارکردهای وسیع آن در همه ابعاد آشنا نباشد مدیر روابط عمومی یا کارشناس روابط عمومی نیز نمیتواند در تحلیل مسائل اجتماعی و ارتباطات، نقش مؤثری ایفا کند.
به نظر میرسد راهکار اصلی برای رفع این معضل در روابط عمومی ایران، بازتعریف وظایف روابط عمومی در سازمانها بر اساس روش علمی و روند جهانی باشد.
روابط عمومی جزء مجموعههای تخصصی در هر سازمانی است که مدیریت آن باید به فردی با ویژگیهای متناسب با این مجموعه سپرده شود. اتفاقی که در بیشتر نهادهای کشور رخ نمیدهد و این موضوع به همان نبود شناخت از روابط عمومی برمیگردد. نمونههای فراوانی را میتوان در سراسر کشور نام برد که مدیریت روابط عمومی به دست افرادی سپرده شده که کمترین سنخیتی با این شغل ندارند.
زندگي در دنياي جديد نيازمند درك نقش پدیدهها و نهادهايي است كه نقطه حساس آن افكار عمومي و نقش مردم است. در عصري كه ما در آن به سر میبریم، روابط عمومي به عنوان يك جريان هميشه پويا در عرصه جهاني، ملي و منطقهای میتواند نگاه جامعه و به ويژه مسئولين را به خود معطوف نمايد. نگاهي كه بعضاً نيازمند توجه است و چشمپوشی از آن قابلاغماض نيست.چرا كه به حاشيه بردن روابط عمومي در سازمان میتواند براي يك سازمان تبعات ناگواري داشته باشد.
صاحبنظران معتقدند اگر نقش روابط عمومي را در ايجاد يا تقويت فرهنگ توسعه، بومي كردن سرمشقهای توسعه، كشف و معرفي ظرفیتهای جامعه، بازآفريني فرهنگي، حفظ تعلق و پيوستگي بدانيم در اين صورت روابط عمومي بايد بتواند از هر نوع گسستگي و ناپيوستگي جلوگيري كند و يا حداقل کاهشدهنده فاصله و شكاف ميان جامعه و دستگاههای اجرايي باشد.در ابتداي همين راه بايد گفت اين روزها در اكثر سازمانها و نهادها، روابط عمومیها با بیمهری روبه رو شده اند و اين نكته را هم میتوان گفت كه بیمهری به روابط عمومي، زماني براي مديران و سازمانها مشکلآفرین خواهد شد. با اميد بهروزی كه شاهد ارتقاي جايگاه روابط عمومي در كشور بهعنوان مهمترين بخش شناسايي، پیشبینی مسائل و شكل بخشيدن به رويدادها و آينده باشيم. اگر مديران سازماني میخواهند هنر مردمداری را تحقق بخشند، لازمه آن بهکارگیری مديران روابط عمومي كاردان، متخصص، بااخلاق و هنرمند در برقراري ارتباط با مخاطبان است.
سازمانهای ما باید به این عقلانیت برسند که نیاز خود را به روابط عمومی بهخوبی تشخیص دهند و به جایگاه سرمایه اجتماعی سازمان خود که شرط بقا در دنیای امروز است باور پیدا کنند.باوری که در آن شهروندان یک رکن بهحساب میآیند و توجه به نیازها و مطالبات آنها و گوش دادن به سخنان آنها یک ضرورت است در غیر این صورت روابط عمومی یکنهاد تشریفاتی خواهد بود.
عباس خسروانی سخنگوی شورای اسلامی شهر اراک
انتهای پیام/