رسول اکرم (ص‌): کمال عقل پس از ایمان به خدا، مدارا کردن با مردم است
خطبه 20 نهج‌البلاغه؛

هدایت اهل بیت علیهم‌السلام

حضرت علی (ع) در نهج‌البلاغه از هدایت اهل بیت علیهم‌السلام گفته‌اند.

به گزارش خبرنگار گروه اجتماعی پایگاه خبری تحلیلی «دیار آفتاب» هر روز یک حکمت از نهج‌البلاغه امیرالمومنین علی (ع) را می‌خوانیم.

نهج البلاغه (نسخه صبحی صالح) 
و هی من أفصح کلامه علیه السلام و فیها یعظ الناس و یهدیهم من ضلالتهم و یُقال: إنه خطبها بعد قتل طلحة و الزبیر:
بِنَا اهْتَدَیْتُمْ فِی الظَّلْمَاءِ وَ [تَسَنَّمْتُمُ] تَسَنَّمْتُمْ ذُرْوَةَ [الْعَلْیَاءَ] الْعَلْیَاءِ وَ بِنَا [انْفَجَرْتُمْ] أَفْجَرْتُمْ عَنِ السِّرَارِ. وُقِرَ سَمْعٌ لَمْ یَفْقَهِ الْوَاعِیَةَ وَ کَیْفَ یُرَاعِی النَّبْأَةَ مَنْ أَصَمَّتْهُ الصَیْحَةُ، رُبِطَ جَنَانٌ لَمْ یُفَارِقْهُ الْخَفَقَانُ.

معنی:

در تاریکی، راه خود را به هدایت ما یافتید و بر قله عزّت و سروری فرا رفتید و از شب سیاه گمراهی به سپیده دم هدایت رسیدید.  
کر باد، گوشی که بانگ بلند حق را نشنود، که آنکه بانگ بلند را نشنود، آواز نرم چگونه او را بیاگاهاند. هر چه استوارتر باد، آن دل که پیوسته از خوف خدا لرزان است.

شرح:

و هی من افصح کلامه علیه السّلام و فیها یعظ النّاس و یهدیهم من ضلالتهم و یقال: «انّه خطبها بعد قتل طلحة و الزبیر»:
این خطبه از فصیح‌ترین سخنان علی(ع) است و در آن مردم را اندرز می‌دهد و از گمراهی به سوی هدایت می‌برد و گفته می‌شود: «این خطبه را بعد از (جنگ جمل و) کشته شدن طلحه و زبیر ایراد فرموده است».
خطبه در یک نگاه:
این خطبه چنان که در عنوان آن آمده، احتمالا بعد از ماجرای «جنگ جمل» و قتل «طلحه و زبیر» ایراد شده است و به طور طبیعی ناظر به پیامدهای این جنگ و درسهای عبرتی است که مسلمانان می‌بایست از آن بیاموزند. محورهای اصلی خطبه را در سه قسمت می‌توان خلاصه کرد:
۱- تصریح به این واقعیّت که مردم در ظلمات و تاریکیها به وسیله اهل بیت پیامبر(ص) هدایت شدند و به مقامات عالی و اوج ترقّی رسیدند و به همین دلیل باید آماده باشند تا نصایح و اندرزهای آنها را به گوش جان بشنوند.
۲- اشاره به این که من پیش بینی پیمان شکنی‌ها را می‌کردم، ولی نمی‌خواستم پرده‌ها را کنار بزنم.
۳- در بخش آخر خطبه اشاره به این نکته می‌کند که امروز جای پرده پوشی نیست، واقعیّتها را باید گفت و گرنه بیم این می‌رود که توده مردم گمراه شوند و اگر من ترسی داشته باشم از همین جهت است نه از ناحیه خودم.

چشم و گوش خود را باز کنید:
امام (علیه السلام) در آغاز این خطبه به نعمتهای فراوان و چشمگیری که در سایه اسلام نصیب مسلمانان – مخصوصاً مسلمانان آغاز اسلام – شد اشاره کرده و در سه جمله کوتاه که با تشبیهات زیبایی همراه است این مطلب را چنین توضیح می‌دهد: «به وسیله ما در تاریکیهای (جهل و گمراهی و جاهلیّت) هدایت یافتید و به کمک ما به اوج ترقّی رسیدید و در پرتو شعاع ما (خاندان پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) ) صبح (سعادت) شما درخشیدن گرفت و تاریکیها پایان یافت» (بِنَا اهْتَدَیْتُمْ(۱) فِی الظَّلْماءِ (۲)، وَ تَسَنَّمْتُمْ (۳) ذُرْوَةَ (۴) الْعَلْیاءِ، وَ بِنا اَفْجَرْتُمْ (۵) عَنِ السِرارِ (۶) ).
در جمله اوّل، امام به شرایط زمان جاهلیّت که تاریکی جهل و فساد و جنایت همه جا را فرا گرفته بود اشاره می‌فرماید که در پرتو وجود پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم)، مردم صراط مستقیم را پیدا کردند و با سرعت به سوی مقصد حرکت نمودند.
در جمله دوّم، ترقّی و تکامل را به شتری تشبیه می‌کند که دارای کوهان است (با توجّه به این که «تسنّمتم» از ماده سنام به معنای کوهان شتر می‌باشد) و می‌فرماید: شما بر بالای آن کوهان قرار گرفتید که اشاره به اوج ترقّی و تکاملی است که نصیب مسلمین در پرتو اسلام شد و همه مورّخان شرق و غرب در کتابهای خود به هنگام شرح تمدّن اسلام به آن اعتراف و اذعان دارند.
در جمله سوّم، وضع جامعه جاهلی را به شبهای تاریک ماه و محاق (با توجّه به این که سرار به معنای شبهایی است که ماه مطلقاً در آن نمی‌درخشد) تشبیه کرده و می‌فرماید: «به وسیله پیامبر و خاندان او پرده‌های تاریکی شکافته شد و داخل در فجر و صبح سعادت شدید».
در واقع این تعبیرات از سرچشمه قرآن گرفته شده که اسلام و ایمان و وحی الهی را تشبیه به نور کرده، گاه می‌فرماید: «اَللّهُ وَلیُّ الَّذینَ آمَنُوا یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ اِلَی النُّورِ؛ خداوند ولیّ و سرپرست کسانی است که ایمان آوردند و آنها را از تاریکیها به سوی نور بیرون می‌برد» (۷) و در جایی دیگر می‌فرماید: «قَدْ جاءَکُمْ مِنَ اللهِ نُور وَ کِتاب مُبین یَهْدی بِهِ اللهُ مَنْ اتَّبَعَ رِضْوانَهُ سُبُلَ السَّلامِ وَ یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ اِلَی النُّورِ بِاِذْنِهِ؛ به یقین از سوی خداوند نور و کتاب آشکاری به سوی شما آمد و خداوند به برکت آن، کسانی را که از خشنودی او پیروی کنند به راه‌های سلامت هدایت می‌کند و به اذن خود از تاریکیها به سوی روشنایی می‌برد» (۸) و گاه می‌فرماید: «و اِنَهُ لَذِکْر لَکَ». (۹) 
سپس امام (علیه السلام) به عنوان نکوهش از کسانی که گوش شنوا ندارند و تعریف و تقدیر از افراد واقع بین و آگاه، می‌افزاید: «کر باد! گوشی که ندای بلند پند و اندرز را درک نکند» (وُقِرَ سَمْع لَمْ یَفْقَهِ الْواعِیَةَ).
واژه «وقر» هم در مورد کری به کار می‌رود و هم سنگینی گوش؛ و منظور از «واعیة» فریادهای بلند است و اشاره به آیات صریح و کوبنده قرآن در مسائل مهمّ اعتقادی و عملی و اخلاقی و همچنین سنّت آشکار پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم). و تعبیر به «لَمْ یَفْقَهُ» درک نکرده» به جای «لَمْ یَسْمَعَ؛ نشنیده است» به خاطر این است که تنها شنیدن اثری ندارد مهم درک کردن است.
سپس می‌فرماید: «کسی که صیحه و فریاد، او را (کر) کرده است چگونه می‌تواند آهنگ ملایم (مرا) بشنود» (وَکَیْفَ یُراعِی النَّبْاَةَ(۱۰) مَنْ اَصَمَّتهُ الصَیْحَةُ). (۱۱) 
اشاره به این که اینها که فرمان خدا و پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) را زیر پا گذارده‌اند چگونه ممکن است سخنان مرا بشنوند؟!
از آن جا که در برابر این گروه، گروه دیگری وجود دارد که طرفدار حقّند، می‌فرماید: «مطمئن باد! قلبی که از خوف خدا جدایی نپذیرد (و حقیقت را درک کند و در برابر آن خاضع باشد)» (رُبِطَ جَنان(۱۲) لَمْ یُفارِقْهُ الْخَفَقانُ). (۱۳)

انتهای خبر/

1404-02-22 07:00 شماره خبر : 13363

درباره نویسنده

اخبار مرتبط:
نظرات:
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.

هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر می‌گذارید!

آخرین اخبار
تمامی حقوق مادی و معنوی، برای پایگاه خبری تحلیلی «دیار آفتاب» محفوظ می باشد.